یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

سکوت

سكوت صدای گامـــــــــــــــهايم را باز پس م



ــــــــــــــی دهد

با شب خلـــــــــــــــــــوت به خانه می روم

گله ای كوچك ازســـــــــــــــگها برلاشهء سياه خيابان می دوند

خلوت شب آنها را دنــــــــــــــــــــبال می كند

و سكوت نجوای گامــــــــــــــــــــــــهاشان را می شنود

من او را به جای هــــــــــــــــــــــــــمه بر می گزينم

و او می داند كه من راست می گويم

او همه را به جای مـــــــــــــــــن بر می گزيند

و من می دانم كه همــــــــــــــــــــــــه دروغ می گويند

چه می ترسد از راســـــــــــــــــــــتی و دوست داشته شدن ، سنگدل

بر گزيننده ء دروغها

صدای گامهای ســـــــــــــــــــكوت را می شنوم

خلوتها از با همی سگها به دروغ و درندگی بهترند

سكوت گريه كرد ديـــــــــــــــــــــــــشب

سكوت به خانه ام آمد

سكوت سرزنشــــــــــــــــــــــــم داد

و سكوت ساكت ماند

و سرانجام

چــــــــــــــشمانم را اشك پركرده است.

javahermarket

حسرتش به دلم مونده،

حسرتش به دلم مونده،

که یکبار نمازی قسمتم بشه ،

بدون یادی از دنیا ؛ پر از یاد خدا !

دلم به دو رکعتش هم راضیست ..



رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند . یا ... رسد آدمی به جایی که بجز خودش نبیند .

گاهی بر سر دوراهی های زندگی می مانیم که کدام را انتخاب کنیم :

خود را یا خدا را ؟

خدایا میدانم به من اختیار انتخاب داده ای؛

ولی کمک کن از خودم بگذرم تا بتوانم به تو برسم.



یه روز میاد که ازمون می پرسن : عمر خود را چگونه گذرانده اید؟

امیدوارم جوابمون این نباشه که :

به نام خدا ،

متاسفانه بدون یاد خدا ...

جملات زیبا گیله مرد

خدایا من در خودم مانده ام ...

ماندنی که سرانجامش به تباهی میرسد ...

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:دل,کمک,امیدوار,عمر,متاسفانه,خدا,جملات زیبا,سرانجام,تباهی,,نماز,دو رکعت,یاد خدا,
  • سرانجام جایگاه ما کجاست؟

    خاک شد هر که در این خاک زیست 

          خاک چه داند که در این خاک کیست؟

              سرانجام باید رفت در دل خاک........

                   خوشا انکه پاک آمد وپاک زیست.........

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 9 مهر 1391برچسب:خاک,قدر,ایینه,بودیم,قدر,سرانجام,خوشا,پاک,

  • یک شانه ی مردانه می خواهم ؛تا هق هق ام آرامتر باشد

    شاید که یک شب سهمم از دنیا ؛آرامشی بی دردسر باشد


    گــم میشوم در آســـمانی که از ابــرهای گریه ســرشــار است

    این سرنوشت تلخ بی بالی یست؛وقتی که جفتت درسفرباشد


    ازتوسکوت سالهای تلخ...درمن هجوم بغض های سرد

    تنها همین سهم من و ما شد؛شاید همین ارث پدر باشد


    هرشب تمام شهرخاموش اند،اینجا به دنبال چه میگردم

    وقتی هوای دل سپردن نیز؛ کبریت های بی خطر باشد؛


    دیگرتقلایی نمی ماند،ثابــت کنم من باتــو خوشــــبختم!

    وقتی که سهم دیگران با تو، هرلحظه ازمن بیشتر باشد


    باید برای گریه وشـــانه یک بـــاور از تنـــهایی ام باشم

    دلــواپس زن بودن خویشم!تا کی همیشه کوروکرباشم؟!


    مرزی برای دل سپردن نیست..با تبصره عاشق نخواهی ماند

    قطعا سرانجامی نخواهد داشت...

    حسی که اما واگر باشد...

    javahermarket

    چه آرامشی دارم!

    چه آرامشی دارم!

    لحظه لحظه عمرم روشن است به فردایی که نمیدانم چه میشود

    به فردایی که نمیدانم میتواند امیدم را بیشتر کند!

    امید برای ماندن و بودن

    گاه در خلوت خود فکر میکنم به راستی سرانجامم چه میشود؟!

    سرانجام این بغض ها,این تنهایی ها,این گله ها

    مگر نمیگویند هیچ چیز بر خدا پوشیده نیست

    پس چرا این بغض لعنتی را نمیبیند؟!

    چرا تنهاییم را سامان نمیدهد؟!

    چرا اجازه میدهد به درگاهش گله کنم؟! ..

    چرا خدا انقدر صبر دارد!!؟

    خسته ام ..

    این روزها شده ام چون حرف شکیبایی!

    خوبم ولی هیچ کس نباید باور کند!! ...

    شب همتون بخیر

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 4 مهر 1391برچسب:باور,شب,تنها,بغض,لعنتی,صبر,شکیبا,خدا,خلوت,سرانجام,تنهایی,گله,گریه,چه آرامشی دارم!,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    سکوت

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا