یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

چگونه با تو سخن بگويم ..

چگونه با تو سخن بگويم ..

نمي دانم …

لحظه هايي است همه اش لذت مهر


گويا كه دير زماني است كه بانوازش پر مهر دستان لطيف مهربانت

شاخه هاي ذهنم تازه جوانه زده است.

سر از خاك بلندكرده است

و از آن همه رنج و دشواري و عذاب بي كسي و غم تنهايي ،

كه همه چون دستان پليد گوري آن را در بر گرفته بودند

و هردم در بستر ساكت و سياه و خشن خاك ميخواباندند ،

سر بركشيده

و تمام آن تار و پود پوچي و سياهي ظلمت تباهي يك عمر دررنج و عذاب سوختن
را

پاك دريده است.

ديدگانم را به سوي آبي بيكران آسمان گشوده اي.

آن دستان بي جان و ضعيفي را كه تنها براي بودن و ماندن مي خراميد را

رها كرده اي

و اينك آزاد

بر آمده بسوي تو

براي نياز...

براي عشق ...

براي سلام...

باغ جان من رنگ تازه اي گرفته است.

ديگر آن پاييز شوم خاطرات گذشته و سياهي تنهايي و زندان بودن راضي ام نمي
كند. .

برايم رنگ پوچي گرفته اند.

اينك


مي جويم …..


javahermarket

حسرتش به دلم مونده،

حسرتش به دلم مونده،

که یکبار نمازی قسمتم بشه ،

بدون یادی از دنیا ؛ پر از یاد خدا !

دلم به دو رکعتش هم راضیست ..



رسد آدمی به جایی که بجز خدا نبیند . یا ... رسد آدمی به جایی که بجز خودش نبیند .

گاهی بر سر دوراهی های زندگی می مانیم که کدام را انتخاب کنیم :

خود را یا خدا را ؟

خدایا میدانم به من اختیار انتخاب داده ای؛

ولی کمک کن از خودم بگذرم تا بتوانم به تو برسم.



یه روز میاد که ازمون می پرسن : عمر خود را چگونه گذرانده اید؟

امیدوارم جوابمون این نباشه که :

به نام خدا ،

متاسفانه بدون یاد خدا ...

جملات زیبا گیله مرد

خدایا من در خودم مانده ام ...

ماندنی که سرانجامش به تباهی میرسد ...

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:دل,کمک,امیدوار,عمر,متاسفانه,خدا,جملات زیبا,سرانجام,تباهی,,نماز,دو رکعت,یاد خدا,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    چگونه با تو سخن بگويم ..

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا