یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

وداع

مي روم خسته افسرده وزار

سوي منزگه ويرانه ي خويش

به مي برم از شهر شما

دل شوريده وديوانه ي خويش


مي برم تا كه در آن نقطه ي دور

شستشويش دهم از رنگ نگاه

شستشويش دهم از لكه ي عشق

زين همه خواهش بي جا تباه


مي برم تا ز تو دورش سازم

زتو ،اي جلوه ي اميد محال

مي برم زنده بگورش سازم

تا از اين پس نكند ياد وصال


ناله مي لرزد ،مي رقصد اشك

آه،بگذار بگريزم من

ازتو ، اي چشمه ي جوشان گناه

شايد آن به كه بپرهيزم من


بخدا غنچه ي شادي بودم

دست عشق آمد واز شاخم چيد

شعله ي آه شدم ،صد افسوس

كه لبم باز بر آن لب نرسيد


عاقبت بند سفر پايم بست

مي روم ،خنده به لب ، خونين دل

مي روم از دل من دست بدار

اي اميد عبث بي حاصل

javahermarket

صفحه قبل 1 صفحه بعد


narvan1285

نارون

narvan1285

http://narvan1285.loxblog.com

یک نفس تا خدا

وداع

یک نفس تا خدا

ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

یک نفس تا خدا