یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

این یک جمله امری ست

بیا

مرا ورق بزن

تمام روزهای هفته من

پر از صدای شکستن است

تمام روزهای رفته من

پر از نا تمام هاست

کتابت را ببند و چشمهایت را هم

این یک جمله امری ست

عزیزم

دستت را به من بده

گوش کن

حدیث دبگری میگوید این دفتر

فصل خودخواهی نیست

انکه رهاست

غرور در بندش نمی کشاند

منیت ها را بردند

آن هنگام که ساقه هایش را شکستند

به یغما بردند

و اما خرده هایش را گذاشتند

تا که هر بار زخمی تر برگردد

برای یاد گرفتن معلوم و مجهولها

نقطه ها و علا مت ها و اشاره ها

و تمام این سوء تفاهم ها

همیشه هم فرصت اگر باشد

توانی نیست

آهسته تر قدم بردار

""""این دل کمی اگر ماندست آن هم برای توست""""

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 25 مهر 1391برچسب:اهسته,قدم,فرصت,تفاهم,ورق,چشم,کتاب,شکستن,ساقه,زخمی,معلوم,مجهول,
  • چقدر اين روزها آرام و شادم

    برگشته است
    دوروز گذشته در باوري شيرين گذشته است
    دوروز است كه با هميم
    و در كنار هم
    گشتيم تمام فرصت روز و شب را
    دلتنگ جاهايي بود
    دلتنگ وقتهايي
    آدمهايي
    كفشهاي شادي را پوشيديم
    دست در دست هم
    به خانه قديمي سرزديم
    و به كوچه باغ
    ..
    خنديديم و بسيار قدم زديم
    لي لي زمان را روي تمام روزهاي انتظار خط زنيم
    شب
    سربربالين هم
    ستاره هارا شمرديم
    و خنده ها را چيديم
    حرفها را
    خاطره ها را
    دوري و دلتنگي ها را
    چمدانش هنوز گوشه اطاق من است
    دوباره عازم است
    و چقدر خوشحالم كه آمد
    ديگر حجم اين دلتنگي درون سينه ام نمي گنجيد
    چقدر اين روزها آرام و شادم
    تو برگشته اي و تمام دلتنگي هاي من به ناكجا رفته است
    ...
    ...
    از نوشته ها گفتيم
    از دوستان
    از تمام شعرهايي كه براي هم گفتيم
    از تمام لايكهايي كه پاي نوشته هايمان زديم
    دستهاي هم را فشرديم
    و آهنگ هميشگي را گذاشتيم
    كنارهم نوشيديم و خوانديم
    و لحظه هاي خوشبوي با هم بودن را سير
    بوييديم...

    javahermarket

    چه زیباست بخاطر تو زیستن

    وبرای تو ماندن بپای تو مردن وبه عشق تو سوختن؛
    وچه تلخ وغم انگیز است، دور از توبودن، برای تو گریستن؛
    و به عشق و دنیای تو نرسیدن؛ ایکاش می دانستی بدون تو،
    مرگ گواراترین زندگیست؛ بدون تو وبه دور ازدستهای مهربانت،
    زندگی چه تلخ وناشکیباست. ایکاش می دانستی مرز خواستن کجاست،
    وایکاش میدیدی قلبی راکه فقط؛
    برای تو می تپد

    دوست دارم تا اخرين باقيمانده ی جانم تو را عاشق كنم
    زندگی من در زلالی چشمان تو خلاصه شده
    زندگی من در نفس های بازدم تو جاری شده
    زندگی من در همين از تو نوشتن ها وسعت يافته
    نفس كشيدن من تنها با ياد اوری زنده بودن تو امكان پذير است
    همين كه گاه نگاه چشمان پر از عشق يا سردی تو را ميبينم برايم كافی است و قانع
    كننده است كه زندگی زيباست
    اگر روزی از ديار من سفر كنی با چشمانی نابينا شده از گريستن در نبودت جای
    قدمهايت را بر روی سنگفرش خيابان گل باران ميكنم

    javahermarket

    یادمان باشد

    یادمان باشد که : او که زیر سایه ی دیگری راه می رود ، خودش سایه ای ندارد .
    یادمان باشد که : هرروز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را .
    یادمان باشد که : زخم نیست آنچه درد می آورد ، عفونت است .
    یادمان باشد که :در حرکت همیشه افق های تازه هست .
    یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران ! تعریف کنم .
    یادمان باشد که : آنها که دوستشان می دارم می توانند دوستم نداشته باشند .
    یادمان باشد که : حرف های کهنه از دل کهنه بر می آیند ، یادمان باشد که که دلی نو بخرم .
    یادمان باشد که : فرار راه به دخمه ای می برد برای پنهان شدن نه آزادی .
    یادمان باشد که : باور هایم شاید دروغ باشند .
    یادمان باشد که : لبخندم را توى آیینه جا نگذارم .
    یادمان باشد که : آرزوهای انجام نیافته دست زندگی را گرفته اند و او را راه می برند .
    یادمان باشد که : لزومی ندارد همانقدر که تو برای من عزیزی ، من هم برایت عزیز باشم .
    یادمان باشد که : محبتی که به دیگری می کنم ارضای نیاز به نمایش گذاشتن مهر خودم نباشد .
    یادمان باشد که : برای دیدن باید نگاه کرد ، نه نگاه !
    یادمان باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .
    یادمان باشد که : دلخوشی ها هیچکدام ماندگار نیستند .
    یادمان باشد که : تا وقتی اوضاع بدتر نشده ! یعنی همه چیز رو به راه است .
    یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .
    یادمان باشد که : آرامش جایی فراتر از ما نیست .
    یادمان باشد که : من تنها نیستم ما یک جمعیتیم که تنهائیم .
    ادامه در لینک زیر
    یادمان باشد که : برای پاسخ دادن به احمق ، باید احمق بود !
    یادمان باشد که : در خسته ترین ثانیه های عمر هم هنوز رمقی برای انجام برخی کارهای کوچک هست!
    یادمان باشد که : لازم است گاهی با خودم رو راست تر از این باشم که هستم .
    یادمان باشد که : سهم هیچکس را هیچ کجا نگذاشته اند ، هرکسی سهم خودش را می آفریند .
    یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود، به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست .
    یادمان باشد که : پیش ترها چیز هایی برایم مهم بودند که حالا دیگر مهم نیستند .
    یادمان باشد که : آنچه امروز برایم مهم است ، فردا نخواهد بود .
    یادمان باشد که : نیازمند کمک اند آنها که منتظر کمکشان نشسته ایم .
    یادمان باشد که : من « از این به بعد » هستم ، نه « تا به حال » .
    یادمان باشد که : هرگر به تمامی نا امید نمی شوی اگر تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی .
    یادمان باشد که : غیر قابل تحمل وجود ندارد .
    یادمان باشد که : گاهی مجبور است برای راحت کردن خیال دیگران خودش را خوشحال نشان بدهد .
    یادمان باشد که : خوبی آنچه که ندارم اینست که نگران از دست دادن اش نخواهم بود .
    یادمان باشد که : با یک نگاه هم ممکن است بشکنند دل های نازک .
    یادمان باشد که : بجز خاطره ای هیچ نمی ماند .
    یادمان باشد که : وظیفه ی من اینست: «حمل باری که خودم هستم» تا آخر راه .
    یادمان باشد که : منتظر ِ تنها یک جرقه است ، انبار مهمات .
    یادمان باشد که : کار رهگذر عبور است ، گاهی بر می گردد ، گاهی نه .
    یادمان باشد که : در هر یقینی می توان شک کرد و این تکاپوی خرد است .
    یادمان باشد که :همیشه چند قدم آخر است که سخت ترین قسمت راه است .
    یادمان باشد که : امید ، خوشبختانه از دست دادنی نیست .
    یادمان باشد که : به جستجوى راه باشم ، نه همراه .
    یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .

    javahermarket

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    این یک جمله امری ست

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا