یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

♫ **از چه بنویسم؟؟**

از چه بنویسم؟؟

از آسمانی که همیشه در حال عبور است؟

یا از دلی که سوتو کور است؟
از چه بنویسم؟


از چه بنویسم؟؟

از آسمانی که همیشه در حال عبور است؟

یا از دلی که سوتو کور است؟

از زمین بنویسم یا از زمان یا از یک نگاه مهربان؟

از خاطراتی که با تو در باران خیس شد؟

یا از غزلهایی که هیچ وقت سروده نشد؟

از چه بنویسم ؟؟

از نامه هایی که هیچوقت بسویت نفرستادم ؟

یا از ترانه هایی که هرگز برایت نخواندم؟

از چتری که هرگز زیر آن نایستادیم؟

یا از بدرودی که هرگز بر زبان نیاوردیم؟

من عاشق بیابانی هستم که هرگز قسمت نشد با هم در آن قدم بزنیم…

من دل بسته درختی هستم که فرصت نشد اسممان را رویش حک کنیم…..

من منتظر پنجرهایی هستم که عطر تو را دوباره به من نشان دهد….

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:نامه,دلنوشته,زیبا,میشه,ترانه,چتر,عاشق,بیابان,منتظر,قسمت,
  • مگه نگفتی هرکی درد داره بیاد به من بگه ؟؟

    دلم گرفته ای خدا مگه نیستی اون بالا

    خیلی دلم پر ازت از قدیما تا حالا

    مگه نگفتی هرکی درد داره بیاد به من بگه ؟؟

    پر غصه ست قلب من آخه نمی بینی چرا ؟؟



    دار و ندارم رو دادم به پای هرکی که اومد تو قلب من

    ولی پشت پا زدند اونایی که یه روز بودند دور و برم



    نفس نفس میزنمو تو دل غصه ها میرم

    از روی بی کسی همش دل به غریبه میدم

    خدا دستامو بگیر که دیگه طاقت ندارم

    تو که همیشه با منی

    کسی رو جز تو ندارم

    دار و ندارم رو دادم به پای هرکی که اومد تو قلب من

    ولی پشت پا زدند اونایی که یه روز بودند دور و برم

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:داستان,عاشقانه,شعر,خدا,قسمت,قلب,نفس,غصه,غم,,
  • وقتی تو نیستی..

    وقتی تو نیستی...

    من نیز سراغ چشمانت را از آسمان می گیرم

    چقدر دوست داشتم

    تمام دلتنگی های این روزها را

    با تو قسمت می کردم


    بماند....

    که آنقدر فاصله زیاد شده

    که هرچه فریاد می زنم



    صدایم را نه تو می شنوی

    و نه.....

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:دلنوشته,زیبا,عاشقانه,شعرناب,قسمت,فاصله,دلتنگی,اسمان,,
  • یادمان باشد

    یادمان باشد که : او که زیر سایه ی دیگری راه می رود ، خودش سایه ای ندارد .
    یادمان باشد که : هرروز باید تمرین کرد دل کندن از زندگی را .
    یادمان باشد که : زخم نیست آنچه درد می آورد ، عفونت است .
    یادمان باشد که :در حرکت همیشه افق های تازه هست .
    یادمان باشد که : دست به کاری نزنم که نتوانم آنرا برای دیگران ! تعریف کنم .
    یادمان باشد که : آنها که دوستشان می دارم می توانند دوستم نداشته باشند .
    یادمان باشد که : حرف های کهنه از دل کهنه بر می آیند ، یادمان باشد که که دلی نو بخرم .
    یادمان باشد که : فرار راه به دخمه ای می برد برای پنهان شدن نه آزادی .
    یادمان باشد که : باور هایم شاید دروغ باشند .
    یادمان باشد که : لبخندم را توى آیینه جا نگذارم .
    یادمان باشد که : آرزوهای انجام نیافته دست زندگی را گرفته اند و او را راه می برند .
    یادمان باشد که : لزومی ندارد همانقدر که تو برای من عزیزی ، من هم برایت عزیز باشم .
    یادمان باشد که : محبتی که به دیگری می کنم ارضای نیاز به نمایش گذاشتن مهر خودم نباشد .
    یادمان باشد که : برای دیدن باید نگاه کرد ، نه نگاه !
    یادمان باشد که : اندک است تنهایی من در مقایسه با تنهایی خورشید .
    یادمان باشد که : دلخوشی ها هیچکدام ماندگار نیستند .
    یادمان باشد که : تا وقتی اوضاع بدتر نشده ! یعنی همه چیز رو به راه است .
    یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .
    یادمان باشد که : آرامش جایی فراتر از ما نیست .
    یادمان باشد که : من تنها نیستم ما یک جمعیتیم که تنهائیم .
    ادامه در لینک زیر
    یادمان باشد که : برای پاسخ دادن به احمق ، باید احمق بود !
    یادمان باشد که : در خسته ترین ثانیه های عمر هم هنوز رمقی برای انجام برخی کارهای کوچک هست!
    یادمان باشد که : لازم است گاهی با خودم رو راست تر از این باشم که هستم .
    یادمان باشد که : سهم هیچکس را هیچ کجا نگذاشته اند ، هرکسی سهم خودش را می آفریند .
    یادمان باشد که : آن هنگام که از دست دادن عادت می شود، به دست آوردن هم دیگر آرزو نیست .
    یادمان باشد که : پیش ترها چیز هایی برایم مهم بودند که حالا دیگر مهم نیستند .
    یادمان باشد که : آنچه امروز برایم مهم است ، فردا نخواهد بود .
    یادمان باشد که : نیازمند کمک اند آنها که منتظر کمکشان نشسته ایم .
    یادمان باشد که : من « از این به بعد » هستم ، نه « تا به حال » .
    یادمان باشد که : هرگر به تمامی نا امید نمی شوی اگر تمام امیدت را به چیزی نبسته باشی .
    یادمان باشد که : غیر قابل تحمل وجود ندارد .
    یادمان باشد که : گاهی مجبور است برای راحت کردن خیال دیگران خودش را خوشحال نشان بدهد .
    یادمان باشد که : خوبی آنچه که ندارم اینست که نگران از دست دادن اش نخواهم بود .
    یادمان باشد که : با یک نگاه هم ممکن است بشکنند دل های نازک .
    یادمان باشد که : بجز خاطره ای هیچ نمی ماند .
    یادمان باشد که : وظیفه ی من اینست: «حمل باری که خودم هستم» تا آخر راه .
    یادمان باشد که : منتظر ِ تنها یک جرقه است ، انبار مهمات .
    یادمان باشد که : کار رهگذر عبور است ، گاهی بر می گردد ، گاهی نه .
    یادمان باشد که : در هر یقینی می توان شک کرد و این تکاپوی خرد است .
    یادمان باشد که :همیشه چند قدم آخر است که سخت ترین قسمت راه است .
    یادمان باشد که : امید ، خوشبختانه از دست دادنی نیست .
    یادمان باشد که : به جستجوى راه باشم ، نه همراه .
    یادمان باشد که : هوشیاری یعنی زیستن با لحظه ها .

    javahermarket

    راه های محبوب قلوب شدن در فضای مجازی

    - چیکار کنم؟؟؟

    الف:اول معلوم کن از چه تیپ آدمایی خوشت میاد..چاق..لاغر..متوسط..شلوار جین...شلوار برمودا..شلوار کردی؟؟؟

    ب:
    برو سراغشون:
    شلوار کردی جان..عزیزم..ملوسم..خوبی؟؟
    خیلی با وقاری..عاشق وقارت شدم..بیچاره ی مرامت شدم
    من هم مثل تو خعععلی با وقارم ..اصلا از وقار زیادری دارم بالا میارم...
    می خوام وقارمو با تو عزیزم قسمت کنم

    پ:
    یا نخ تو رو میگیره..یا نمیگیره...اگه نگرفت که خاک تو سر اشکولش کنن..بره گم شه با اون عقاید فناتیکش..اگه گرفت که به به...ادامه میدی
    شماره تلفن خودت..خونه ت..بچه ت..زنت... شوهرت.. مادرشوهر..مادرزن..همسایه...شماره کفش پاتم بهش میدی
    عکس خودت..خواهرت..داداشت...شوهرت...زنت...هان..عکس ناظرای سایتم اگه داشتی حتما بفرست براش جواب میده..مخصوصا ازش بپرس من خوشگلترم یا این عنترها!!!!مسلما عقیده داره تو عنتر تری و خوشگلتر....

    ت:
    راه داشت میهمونی..دعوتی...پارتی...زیارتی...سیاحتی چیزی هم با هم میرین..

    ث:
    پررو بازم بگم؟؟؟ بیحیا....برو دیگه..چش چش می کنه که بازم بگم

    ج:
    خب..تا وقتی خرت میره .و خرش میره..چه مرگتونه خب؟؟؟؟اما...اما....یه جایی هست که یا تو گند میزنی..یا اون....
    اگه اون زد که گور پدرش...هرچی از دهنت درمیاد بهش بگو...اما..اما..اگه تو گند زدی بازم برات راه حل دارم..باید اسکلش کنی..نععع..اول باید مردمو اسکل کنی که باور کنن تو ماهی..معصومی..فرشته ای..اسطوره ی انسانیتی:




    2- راه حل اسکل کردن چیه:

    اول: رمز وبلاگتو میدی بهش تا ثابت کنی بهش اعتماد داری و اونم باید بهت اعتماد داشته باشه....(ملنگ..اول اون نامه های اونجوری رو حذف کن...خخخخ)

    دوم: غلط می کنه بهت اعتماد نکنه...

    سوم: در مورد همسرت(زنت یا شوهرت.).هرچی بدی بلدی بهش میگی..بگو هرشب کتکت میزنه..بگو پول نمیده ماتیک بخری..بگو شام نمپزه برات..بگو خونه همیشه بوی گند میده..بگو بجای دامن همیشه شلوار پاشه..

    چهارم: ممکنه باور نکنه.. قاطی کنه....دیگه من مسئولش نیستم!!!!



    3- بابا طرف قاطی کرده..چه خاکی به سرم بریزم؟

    وان: بگو غلط کردم..شکر خوردم..توبه..توبه...

    تو: قهر کن..از سایت برو...برو سایت بزن..برو با بیل گیتس تبانی کن..

    تری: بگرد ببین ممکنه طرف با کیا درددل کرده باشه...برو سراغشون..مخصوصا اگه نظارتی مظارتی باشن بهتره....تهدیدکن..شلوغ کن...جنجال کن..اصلا یه وب مجازی بساز بیا آبروی همه رو ببر...حقشونه..چرا نشستن پای درددل های یه نفر دیگه؟؟؟

    فور: توی سایتت هرچی عناصز اناث و ذکور هست رو دعوت کن...اونجا.. می تونی هرچی میخوای بگی..
    آهان..می تونی توی سایتهای دیگه هم هرچی دلت خواست بگی..از همینایی که اینجا نمیذارن بگی...ول کن این سایت ساکت و خلوت و بی رونقو....برو جایی که روی چشم می ذارنت...

    فایو:...نععع این شماره های خارجکی به دلم نمیشینه...



    4- یعنی جواب میده؟

    اولا: چه میدونم..شاید بده شاید نده..

    دوما: یه راه حل دارم توپ...آنلاین..آپشن 2012 بگم؟؟ بگم؟؟؟
    یه سیستم درمان باروری هست...لقاح مصنوعی و اینا..شنیدی؟؟؟خب...
    تو بیا سیستم بارداری مجازی راه بنداز...بچه های مجازی به دنیا بیار..یا برای به دنیا نیومدنشون برنامه ریزی کن....از راه دور آدما رو ببند به هم و بذار از هم صاحب اولاد بشن....فامیلشم خودت انتخاب کن...


    5- منو گیر آوردی؟؟؟فکر کردی من منگلم؟؟اسکلم؟؟؟کی این چرت و پرتاتی تو رو باور می کنه؟؟؟

    -هرچی میگی خودتی..اصلا عوضی نفهم..حالا که به حرفای من اهمیت نمیدی..خودم میرم همین برنامه ها رو برای خودت پیاده می کنم....حالا می بینی.....





    *************


    گاهی خفقان گرفتن و خفه خون گرفتن بهترین راه حله برای برخورد با آدمهای اطرافت...گاهی نمی خوای بدونی ولی مجیور میشی بدونی...و تاوان این دونستن ها رو باید سخت پس بدی...
    گاهی باید از ته دل از خدا بخوای که بعضی از آفریده هاشو به درک بفرسته..
    گاهی...گاهی...
    گاهی مجبوری نقاب دلقک بزنی و خباثت و بی وجدانی و بی شرافتی بعضی جانور های آدم نما رو با اشکهای پشت نقاب دلقک، ضجه بزنی....





    (من آنچه شرط بلاغ است با تو می گوشم
    تو خواه نصیحت من پندگیر..خواه ملال)


    ( به هیچ نامه ای در این خصوص پاسخ نمیدم...گوشی هم برای شنیدن هیچ درددلی ندارم..)

    javahermarket

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    ♫ **از چه بنویسم؟؟**

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا