یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

سربازآمریکایی

ر ما خواهد بود.ما فقط مسئوول زندگی خودمان هستیم و اجازه نمی دهیم او آرامش زندگی ما را بر هم بزند. بهتر است به خانه بازگردی و او را فراموش کنى ،دراین هنگام پسر با ناراحتی تلفن را قطع کرد و پدر و مادر او دیگر چیزی نشنیدند.

چند روز بعد پلیس نیویورک به خانواده پسر اطلاع داد که فرزندشان در سانحه
سقوط از یک ساختمان بلند جان باخته و آنها مشکوک به خودکشی هستند.
پدر و مادر آشفته و سراسیمه به طرف نیویورک پرواز کردند و برای شناسایی جسد پسرشان به پزشکی قانونی مراجعه کردند.
با دیدن جسد؛ قلب پدر و مادر از حرکت ایستاد.
پسر آنها یک دست و پا نداشت !

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 19 آبان 1391برچسب:داستان,پسر امریکایی,قلب,پدر,مادر,پسر,اطلاع,سانحه,ارامش,تلفن,بهتر,فراموش,
  • اس ام اس جدید 91

    بچه که بودم وقتی مامانم تو خونه حشره کش میزد
    من زود پنجره رو باز میکردم تا مگسا از این طرف فرار کنن !
    یه همچین کودک رقیق القلبی بودم …

    *
     * * * * * * * * * * * * * * * *

    یه وقتایی هم هست سر کلاس از بغل دستیت میپرسی چیزی میفهمی ؟
    اونم میگه نه بابا
    ینی اون لحظه انگار دنیا رو بهت دادن
    حالا اگه بگه آره مگه تو نمیفهمی!!

    *
     * * * * * * * * * * * * * * * *

    خواهر زادم (پنج سالشه) بهم میگه : دلم برات تنگ شده …
    ازش می پرسم : دلت برای من تنگ شده یا موبایلم ؟
    میگه : هم موبایلت هم کامپیوترت !!!

    *
     * * * * * * * * * * * * * * * *

    یکی از رموز ماندگاریه دوستی ها اینه که هر کسی دُنگ خودش رو بده !

    *
     * * * * * * * * * * * * * * * *

    بعضیا بصورت کاملآ شیک و مجلسی گاو تشریف دارن..!
    ما هم مثل مردم هند واسشون احترام قائلیم…
    شیک و مجلسی !!

    *
     * * * * * * * * * * * * * * * *

    پدر و مادر عزیز
    اگه صبح وقتی که از خونه بیرون میرین من پای اینترنتم
    و وقتی که برمیگردین خونه من بازم پای اینترنتم
    الزاما معنیش این نیست که
    از وقتی رفتین تا وقتی که اومدین من پای اینترنت بودما !
    با تشکر فراوان !

    *
     * * * * * * * * * * * * * * * *

    من روانی عزت نفس کسانی هستم که شماره تلفنشونو پشت در توالت مینویسن

    *
     * * * * * * * * * * * * * * * *

    یه مگس رو هوا بود در یک چشم به هم زدن رو هوا گرفتمش
    با کلی افتخار به بابام گفتم حال کردی ؟؟!!
    سرش رو تکون داد گفت خاک بر سرت ، جوونای هم سن تو هواپیمای بدون سرنشین
    میگیرن رو هوا ، تو هنوز مگس شکار میکنی

    javahermarket

    ممنونم که نجاتم دادی .......

    الهی من نه آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم
    نه تو آنی که گدا را ننوازی
    به نگاهی باز کن در
    که جز این خانه مرا نیست پناهی ..



    از قدیم گفته اند دل به دل راه داره ولی ما در طول روز چقدر به خدا فکر میکنیم که باید انتظار داشته باشیم او نیز به فکر ما باشد،چند بار واقعا برای نعمت های بیکرانش او را شکر میکنیم،شاید بتوان به جرئت گفت اندک کسانی هستند از ما که شکر بجای می آورند ولی باز آنقدر فراموشکار هستیم که دوباره طلب یاری میکنیم،همه تجربه کرده ایم وقتی در مخمصه ای گیر میکنیم و میدانیم احتمالا به دست یک بشری حل میشود به هزار و یک ترفند متوسل میشویم تا شاید به یاری مان بیاید از تماسهای تلفنی گرفته تا شیرینی و ملاقاتهای پرهزینه،چقدر دیگران را راضی نگه می داریم به این امید که شاید روزی حلال مشکلی از مشکلاتمان باشند ولی غافلیم از او که ارحم الراحمین است،او که می بخشد بی آنکه چیزی بخواهد،

    خدایا شکرت و باز خدایا کمکم کن تا بتوانم باورت کنم آنگونه که هستی،نه آنگونه که کسانی که دم از شناخت تو میزنند میگویند




    خدایا.........

    خدایا..........

    خدایا..........







    ممنونم که نجاتم دادی. ممنوم که نفسم را قطع نکردی .ممنون که.............

    دوووووستت دارم نفسم

    مرسی خدای نازم. مرسی

    این پست رو تقدیم میکنم به بهترین و عزیزترین دوستی که در طول عمرم داشتم ...امیدوارم خدای بزرگ همیشه و در همه جا پشت و پناهش باشد...

    javahermarket

    شما یادتون نمیاد

    شما یادتون نمیاد
    اون موقعها یکی میومد خونه مون و ما خونه نبودیم، رو در مینوشتن: آمدیم منزل، تشریف نداشتید!!!




    شما یادتون نمیاد
    وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم، الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیمش



    شـمــا یـادتــون نـمــیــــــــاد…
    بـزرگتـــــریـن کابـوس شب عیــــد “پـیــــک نـوروزی” بود …



    شما یادتون نمیــــــــاد…
    خط فاصله هایی که بین کلمه هامون میذاشتیم یا با مداد قرمز بود یا وقتی خیلی میخواستیم خاص باشه ستاره می کشیدیم



    شما یادتون نمیاد
    تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خود مدرسه شوتش میکردیم



    شما یادتون نمیاد
    یه زمانی همه تیم ها رو میذاشتم تو قوطی درشو می بستم
    “مسی”









    شـمــا یـادتــون نـمــیــــــــاد…
    از کلاس اول دبستــــان تـا آخرین روز دبیـرستــــان،
    همه معلمها و ناظم ها:
    کلاس شما “بـــــدتریـن” کلاسیه که تا حالا داشتم …



    شما یادتون نمیاد
    پاکن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی، بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد.



    شما یادتون نمیاد
    دبستان که بودیم، هر چی میپرسیدن و میموندیم توش، میگفتیم ما تا سر اینجا خوندیم



    شما یادتون نمیاد
    یه زمانی همه تیم ها رو میذاشتم تو قوطی درشو می بستم
    “مسی”



    شما یادتون نمیاد
    بعضی وقتا جلو جلو، حاشیه ی صفحه های بعدی دفترمون رو هم خط کشی میکردیم که بعدا راحت باشیم



    شـمــا یـادتــون نـمــیــــــــاد…
    به سلامتی اون باجـــــه تلفنی که تو بارون میرفتی زیر سقفش ،
    یدونه دو زاری مینداختی توش…
    یه ساعت حرف می‌زدی.. .
    آخـرشــــم پولتــــو پس می‌داد …



    شما یادتون نمیاد
    آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست، اونا یه درس از ما عقب تر باشن



    شما یادتون نمیاد
    تو دبستان وقتی مشقامونو ننوشته بودیم معلم که میومد بالا سرمون الکی تو کیفمونو می گشتیم میگفتیم خانوم دفترمونو جا گذاشتیم!!



    شما یادتون نمیاد
    ستاره آی ستاره، پولک ابر پاره، به من بگو وقتی که خواب نبودی بابامو تو ندیدی؟
    دیدمش از اونجا رفت، اون بالا بالاها رفت، بالا پیش خدا رفت
    خدا که مهربونه، پیش بابام میمونه
    گریه نمیکنم من، که شاد نباشه دشمن



    شما یادتون نمیاد
    تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن آب بخوریم



    شما یادتــون نمیـــــــــــاد…
    از لوک خوش شانس بودن ؛
    آخرش تنهایی سمت غروب رفتنو یاد گرفتیم و بس !



    زمـانی که خاطــــره هـایــت از امیـــــدهایت قــوی تر شـدند
    پیـــر شـدنت شـــروع میشــود … پیـــر شـدیـمـــا
    امید.خاطره.شروع

    javahermarket

    تست روانشناسی

    این یک تست روانشناسی است که توسط زیگموند فروید طراحی شده.

    فرض کنید که در خانه هستید و پنج اتفاق زیر همزمان پیش میاد.


    1- تلفن زنگ میزنه

    2- بچه تان گریه میکنه

    3-یکی داره در خونه رو می زنه و صداتون میکنه

    4- لباس ها را بیرون روی طناب پین کرده اید و بارون میگیره

    5- شیر آب رو در آشپز خانه باز گذاشتید و آب داره سر ریز میشه
    خب حالا با این وضعیت شما به ترتیب کدوم کارها رو انجام میدید؟ یعنی از شماره ی 1 تا 5 رو با چه اولویتی انجام میدید؟

    اولویت های خودتونو تعیین کنید و برای تحلیلش پایین صفحه رو ببینید..
    .
    .
    .
    .
    .

    .
    .
    .
    .
    .
    .





    هر یک از 5 مورد بالا نشون دهنده یکی از جنبه های زندگی شماست.

    1- زنگ تلفن، نشونه شغل و کار شماست.

    2- گریه بچه، نشون دهنده خانواده است.

    3- زنگ در خونه، نشون دهنده دوستان شماست.

    4- لباس ها، نشون دهنده پول هستن.

    5- سر رفتن آب، نشون دهنده میل جنسی (Sex) هستش.

    ترتیب انتخاب های شما نشون دهنده اولویت های ذهن شما در زندگیه.

    javahermarket

    راه های محبوب قلوب شدن در فضای مجازی

    - چیکار کنم؟؟؟

    الف:اول معلوم کن از چه تیپ آدمایی خوشت میاد..چاق..لاغر..متوسط..شلوار جین...شلوار برمودا..شلوار کردی؟؟؟

    ب:
    برو سراغشون:
    شلوار کردی جان..عزیزم..ملوسم..خوبی؟؟
    خیلی با وقاری..عاشق وقارت شدم..بیچاره ی مرامت شدم
    من هم مثل تو خعععلی با وقارم ..اصلا از وقار زیادری دارم بالا میارم...
    می خوام وقارمو با تو عزیزم قسمت کنم

    پ:
    یا نخ تو رو میگیره..یا نمیگیره...اگه نگرفت که خاک تو سر اشکولش کنن..بره گم شه با اون عقاید فناتیکش..اگه گرفت که به به...ادامه میدی
    شماره تلفن خودت..خونه ت..بچه ت..زنت... شوهرت.. مادرشوهر..مادرزن..همسایه...شماره کفش پاتم بهش میدی
    عکس خودت..خواهرت..داداشت...شوهرت...زنت...هان..عکس ناظرای سایتم اگه داشتی حتما بفرست براش جواب میده..مخصوصا ازش بپرس من خوشگلترم یا این عنترها!!!!مسلما عقیده داره تو عنتر تری و خوشگلتر....

    ت:
    راه داشت میهمونی..دعوتی...پارتی...زیارتی...سیاحتی چیزی هم با هم میرین..

    ث:
    پررو بازم بگم؟؟؟ بیحیا....برو دیگه..چش چش می کنه که بازم بگم

    ج:
    خب..تا وقتی خرت میره .و خرش میره..چه مرگتونه خب؟؟؟؟اما...اما....یه جایی هست که یا تو گند میزنی..یا اون....
    اگه اون زد که گور پدرش...هرچی از دهنت درمیاد بهش بگو...اما..اما..اگه تو گند زدی بازم برات راه حل دارم..باید اسکلش کنی..نععع..اول باید مردمو اسکل کنی که باور کنن تو ماهی..معصومی..فرشته ای..اسطوره ی انسانیتی:




    2- راه حل اسکل کردن چیه:

    اول: رمز وبلاگتو میدی بهش تا ثابت کنی بهش اعتماد داری و اونم باید بهت اعتماد داشته باشه....(ملنگ..اول اون نامه های اونجوری رو حذف کن...خخخخ)

    دوم: غلط می کنه بهت اعتماد نکنه...

    سوم: در مورد همسرت(زنت یا شوهرت.).هرچی بدی بلدی بهش میگی..بگو هرشب کتکت میزنه..بگو پول نمیده ماتیک بخری..بگو شام نمپزه برات..بگو خونه همیشه بوی گند میده..بگو بجای دامن همیشه شلوار پاشه..

    چهارم: ممکنه باور نکنه.. قاطی کنه....دیگه من مسئولش نیستم!!!!



    3- بابا طرف قاطی کرده..چه خاکی به سرم بریزم؟

    وان: بگو غلط کردم..شکر خوردم..توبه..توبه...

    تو: قهر کن..از سایت برو...برو سایت بزن..برو با بیل گیتس تبانی کن..

    تری: بگرد ببین ممکنه طرف با کیا درددل کرده باشه...برو سراغشون..مخصوصا اگه نظارتی مظارتی باشن بهتره....تهدیدکن..شلوغ کن...جنجال کن..اصلا یه وب مجازی بساز بیا آبروی همه رو ببر...حقشونه..چرا نشستن پای درددل های یه نفر دیگه؟؟؟

    فور: توی سایتت هرچی عناصز اناث و ذکور هست رو دعوت کن...اونجا.. می تونی هرچی میخوای بگی..
    آهان..می تونی توی سایتهای دیگه هم هرچی دلت خواست بگی..از همینایی که اینجا نمیذارن بگی...ول کن این سایت ساکت و خلوت و بی رونقو....برو جایی که روی چشم می ذارنت...

    فایو:...نععع این شماره های خارجکی به دلم نمیشینه...



    4- یعنی جواب میده؟

    اولا: چه میدونم..شاید بده شاید نده..

    دوما: یه راه حل دارم توپ...آنلاین..آپشن 2012 بگم؟؟ بگم؟؟؟
    یه سیستم درمان باروری هست...لقاح مصنوعی و اینا..شنیدی؟؟؟خب...
    تو بیا سیستم بارداری مجازی راه بنداز...بچه های مجازی به دنیا بیار..یا برای به دنیا نیومدنشون برنامه ریزی کن....از راه دور آدما رو ببند به هم و بذار از هم صاحب اولاد بشن....فامیلشم خودت انتخاب کن...


    5- منو گیر آوردی؟؟؟فکر کردی من منگلم؟؟اسکلم؟؟؟کی این چرت و پرتاتی تو رو باور می کنه؟؟؟

    -هرچی میگی خودتی..اصلا عوضی نفهم..حالا که به حرفای من اهمیت نمیدی..خودم میرم همین برنامه ها رو برای خودت پیاده می کنم....حالا می بینی.....





    *************


    گاهی خفقان گرفتن و خفه خون گرفتن بهترین راه حله برای برخورد با آدمهای اطرافت...گاهی نمی خوای بدونی ولی مجیور میشی بدونی...و تاوان این دونستن ها رو باید سخت پس بدی...
    گاهی باید از ته دل از خدا بخوای که بعضی از آفریده هاشو به درک بفرسته..
    گاهی...گاهی...
    گاهی مجبوری نقاب دلقک بزنی و خباثت و بی وجدانی و بی شرافتی بعضی جانور های آدم نما رو با اشکهای پشت نقاب دلقک، ضجه بزنی....





    (من آنچه شرط بلاغ است با تو می گوشم
    تو خواه نصیحت من پندگیر..خواه ملال)


    ( به هیچ نامه ای در این خصوص پاسخ نمیدم...گوشی هم برای شنیدن هیچ درددلی ندارم..)

    javahermarket

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    سربازآمریکایی

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا