یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

ميدانم حرف هايي در دلش مانده

با وجود خستگيم
اما رفتم به ديدارش
سرد بود
قبل بارش برف را مي گويم
از تكان گوشه هاي شالم خوشم مي امد
مثل هميشه دير امد
دستهايم را از روي شرمندگي فشرد
انگشتانش را فشردم
بالبخند راه افتاديم
ميدانم حرف هايي در دلش مانده
فقط بايد يخش را آب كنم
آنگاه خود جاري گفتن ميشود..
يك جاي دنج و آرام
پراز تكه هاي آينه هاي رنگي
با شمع هايي روشن
و يك ميز با دو صندلي در انتظار...
با ذوقي كودكانه ميگويد:
چقدر زيباست رها اينجا
دوستش دارم..
ميخندم.
كمي ميگذرد
قهوه اش را كه مينوشد گرم ميشود
و حرفها گفته ميشود
گوش ميدهم
گوش ميدهد
گاه رها شدن از دست نفرت سخت است
و گاه ببخشش سخت تر
نميدانم چه سري ست اما كلماتين كه جادو ميكنند شديد
قدرتي دارند وصف ناپذير
و درك اتفاقاتي وراي باور...
پايان حرفهايمان
احساس ميكنم كه
چقدر خدارا دوست دارم
كه به من فرصت همراهي با يك دوست را ميدهد
دوستي كه خلوتش را ميتواند به من بگويد و من در ميان حرفهايش روشنتر ميشوم
ميفهمم كه او به من دوباره درسي داده است
و خداوند دوباره يادم آورده است...
عهدش را فراموش نكرده است..
و من هزاران بار بيشتر
از
احساس عشقي كه در قلبم جاي دارد
خرسندم

javahermarket

بزرگتر كه شديم...

بزرگتر که شدیم مدادهایمان هم تکامل یافتند

تبدیل به خودکارهایی بی رحم شدند

تا یادمان بدهند که هر اشتباهی پاک شدنی نیست!

اکنون اینجایم با پاک کنی یادگار از کودکی

میخواهم پاک کنم این مشق کهنه ی اشتباه را …


سخــت است ببـــآزی تمــآمـِ احـسآسِ پآکــَت را

و هنــــوز نفهمـیده بآشی اصلــــا دوستـــَت دآشــت ؟؟؟!!!


از باران که می گویم

تر می شود لحظه هایم

از برف که می گویم

سپید می شود خاطره هایم

از چشمه که می گویم

می جوشد ترانه هایم

از تو که می گویم

...

تازه می شود بهانه هایم...


ولی نمی توانم ...

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:بهانه,ترانه,خاطره,سپید,اصلا,دوستی,برف,احساس,,
  • فقط محض خنده

    - از نظر هندوانه تمام انسان ها چاقوکش هستن.

    1-عجب معادله پیچیده ای:

    سوسک از موش می ترسه
    موش از گربه می ترسه
    گربه از سگ می ترسه
    سگ از مَرد می ترسه
    مرد از زن می ترسه
    زن از سوسک می ترسه

    کار خدا رو می بینید!!

    2-خارجی ها قبل از امتحان:
    موفق باشی رفیق :)
    .
    ..
    ...
    ایرانی ها قبل از امتحان:
    برسونی ها =)))

    3- از دیگر خصوصیات یک ایرانی ،اظهار نظر در تمامی زمینه هایی است که بالله هیچ تخصصی در آنها ندارد !

    4- یک قانون همواره ثابت تو خونه ما:
    هر موقع یکی از ما میره حموم مامانم شروع به ظرف شستن میکنه

    5- یه سوال فنی:
    چرا "فوت" سرده و "ها" گرمه ؟
    مگه جفتشون از دهن در نمیاد چرا "فوت" میکنی سرده و "ها" میکنی گرمه

    6- اگه آدم به معجزه معتقد نبود روزی ده بار نمیرفت سر یخچال تا چیزی که می خوادو پیدا کنه!

    7- فقط یه مرد ایرانی میتونه قبل از ورود به اتاقی که نامحرم توشه ، همزمان در بزنه و یا الله بگه و چند میلی ثانیه بعد توی اتاق باشه

    8- فک کنم این سوسکا مشکل مثانه دارن، یه سره تو دستشویین!!!!!

    9- شما یادتون نمیاد اون روز هایی که هوا برفی و بارونی بود ناظم مدرسه میگف امروز صف نیست مستقیم برید سر کلاس ما هم خر کیف میشدیم میرفتم کلاس !

    10- یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن ااگه به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!!

    11- به بعضیا تو زندگی باید گُفت.. من چشم میذارم.. تو فقط گُمشو.

    12- یه رفیق دارم 170 قدشه حدودای پنجاه کیلوئه.هر وخ خیلی گشنش میشه آب دهنشو قورت میده همون واسه سیر شدنش کافیه

    13- تو انتشارات دانشگاه یه دختره در فلشش رو گم کرده بود بعد آروم از من پرسید : ببخشید اگه فلش سر نداشته باشه ویروسی می شه؟؟

    14- ولم کن تا ولت کنم!!!
    .
    .
    .
    .
    جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی!!

    15- در آستانه امتحانات

    زمزمه های دانشجویان شب قبل از امتحان:
    خب!
    این که نمیاد...
    اینم که بلدم...
    دیگه وقت خوابه...

    16- به نظرم یه عده پیدا بشن اسپری و مام نذر کنن دم مترو پخش کنن خیلی بیشتر ثواب می‌کنن تا جوجه‌کباب بدن توی بهش‌زهرا....

    17- یکی از دردناکترین لحظه های زندگی اینه که وقتی داری امتحان میدی
    بغل دستی هات از ماشین حساب استفاده کنن
    و تو ندونی واسه چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن !

    18- فقط تو ایرانه که موقع سبقت از ماشین جلویی تمام سر نشینان دو ماشین همدیگه رو نگاه میکنن

    19- خیلیامــــون
    آدمای بی خیالی نیستیم؛
    فقط دیگه حال و حوصله نداریم...

    20- دوست گرامی‌، شما برنده یه یک همسرِ مهربان شده اید،
    جهتِ دریافتِ اطلاعاتِ بیشتر، به سایت:
    شتر در خواب بیند پنبه دانه مراجعه فرمایید..
    با تشکر ,
    شرکتِ بیشین تا بیاد

    21- همه ی حیوونارُ کردیم تو باغ وحش بقیه شونم پرورش میدیم میخوریم یا با پوستشون لباس درست میکنیم یا برای سرگرمی شکار یا صیدشون میکنیم..و بر این باوریم که ما اهلی ایم و حیوونا وحشی.

    22- روباهی موبایلی دید؛زاغه از بالای درخت گفت:
    اگه پایین آنتن نمیده بده بالا برات بگیرم
    روباه موبایل و داد زاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی

    javahermarket

    عشق و وفا

    عشق و وفا ، گلی ست زیبا که در بهار آشنایی می شکفد و خود نمایی می کند.

    عشق ، پرنده ایست زیبا ، که بر شاخسار دل هر کس ممکن است لانه کند. چه فقیر ، چه غنی.

    عشق ، چون نسیمی ست که بر روی دشتهای خشکیده دل انسان می وزد و طراوت را دوباره به آن باز می گرداند.

    و عشق ، یک ابتلاست و این تو نیستی که عاشق می شوی بلکه تو فقط به عشق مبتلا می شوی.

     ولی این گل زیبا ، خزانی نیز بدنبال دارد و این پرنده زیبا و خوش صدا همیشه در این لانه نمی ماند و این نسیم همانگونه که وزدید ، همانگونه نیز خواهد رفت.

    پس هنگامیکه نسیم عشق وزید ، به آن تن بسپار و شادمانی کن و آن هنگام که رفت ، تنها بگو : خدا نگهدار.

    عشق را نمی توان برای همیشه در قفس نگه داشت. عشق پرنده ایست آزاد و رها که اگر آن را در قفس بندازی ، دیگر نمی خواند. عشق هر کجا که خود را آزاد ببیند می ماند و عشق آنجا به فکر فرار و گریز می افتد ، که خود را در قفس ببیند و عشق طاقت قفس را ندارد. بگذار عشق آزادانه بیاید و هر گاه که خواست برود. درب قفس را باز بگذار. اگر عشق خود بخواهد ، می ماند و اگر نه......آواز و پرواز پرندگان در آزادی و آسمان زیباست ، نه در گنج قفسی محصور.

    عشق اگر برود غمناک است ولی گناه نیست. عشق اگر آمد ، خوشحال باش و اگر رفت ، به او بگو : " ای عشق می روی؟؟؟ برو . به سلامت. خدا پشت و پناهت. برو ولی دلم برایت تنگ می شود."

    مهم نیست معشوق تو می آید و می رود. مهم این است که تو دلی پر از مهر داشته باشی. مهم این است ، که علی رغم بی وفایی معشوق ، آتش عشق تو همچنان گرم و روشن بماند. شاید دیگری به گرما و نورش محتاج باشد.

    حق هر کسی است که در یک روز برفی و سرد ، اگر صدای پای خسته و رنجوری را پشت دیوار قلبش شنید ، درب را به رویش بگشاید. مهم نیست که او کیست. مهم آن است که او بهانه ایست تا آتش عشق در نهاد تو خاموش نگردد. هر چند او نیز ، هنگامی که گرم شد و جان دوباره ای گرفت ، تو را متهم کند و کوله باری از غم در آنجا جای بگذارد و تو را نیرنگ باز و هزار چهره بخواند.

    ولی تو به خود و قلبت مطمئن باش و بدان که زندگی همیشه جاریست و در حال تغییر. عشق ها و معشوق ها همانند جاده ها هستند که گاه به هم نزدیک می شوند و گاه از هم دور. فقط یه راه است که ثابت است و مستقیم و آن راه مرگ است.

    پس همیشه عاشق بمان. و عشقت را چون ابری ساز که بی منت بر معشوق ببارد و او جان بگیرد. رشد کند و زیبا شود.

    و همیشه بگو :

    دلم را گندم می کارم.

    دیدگانم را جویباری می سازم

    دیگر هیچ کبوتری بی دانه نخواهد ماند.

    دیگانم را ابری می سازم

    تا پیوسته ببارد.

    دیگر کویری بر زمین نمی ماند.

    سینه ام را اقیانوسی می سازم.

    دیگر هیچ ماهی از تشنگی نخواهد مرد 

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:گل,زیبا,عشق,اتش,برف,مرگ,خسته,دلتنگی,جاده,زیبا,کبوتر,سینه,اقیانوس,تشنگی,,
  • ای وای مادرم.{ شعر زیبای استاد شهریار}

    آهسته از بغل پله ها گذشت

    در فکر آش و سبزی بیمار خویش بود

    اما گرفته دور و برش هاله ای سیاه

    او مرده است و باز پرستار حال ماست

    در زندگی ما همه جا وول می خورد

    هر كنج خانه صحنه ای از داستان اوست

    در ختم خویش هم به سر و كار خویش بود

    بیچاره مادرم هر روز می گذشت از ین زیر پله ها

    آهسته تا به هم نزند خواب ناز من

    امروز هم گذشت

    در باز و بسته شد با پشت خم از این بغل كوچه می رود

    چادر نماز فلفلی انداخته به سر

    javahermarket

    .: ادامه مطلب :.

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    ميدانم حرف هايي در دلش مانده

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا