یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

ارزو

درجوانی غصه خوردم هیچ کس یادم نکرد

درقفس ماندم ولی صیادآزادم نکرد

آتش عشقت چنان از زندگی سیرم کرد

آرزوی مرگ کردم؛مرگ هم یادم نکرد

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پیش از این مردم دنیا دلشان درد نداشت

هیچ کس غصه این را که چه میکرد نداشت

چشمه صادقی از لطف زمین میجوشید
خودمانیم...........زمین این همه نامرد نداشت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

زرد است که لبریز حقایق شده است

تلخ است که با درد موافق شده است

شاعر نشدی وگرنه می فهمیدی

پاییز بهاری است که عاشق شده است

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:اتش,غصه,جوانی,زندگی,سیر,دنیا,لطف,زمین,بخشش,حقایق,لبریز,شاعر,یاد,صادق,
  • تمنای وصال

    احساست ميكنم

    در پستوی تنهایی خویش

    ناگهان احساس بودنت میکنم..

    احساس با تو بودن دارم..

    هروقت و هرجا..

    احساس اینکه دیگر تنها نیستم

    کسی با منست که در کنارش در تنهایی ام شکل گرفته ام

    تنهایی ام

    برایم بودنی ست آزاد و رها از هر چیز

    رها از هر چه جز

    تو

    و دل

    و من

    ...

    از تمام لذت های پوچ و گنگ و پستی که در بند خاکی بودن نگهت ميدارد

    با قدرت عقل و با نیروی عشق و با همت دوست داشتن از همه چیز رهایی مي یابم

    سخت است

    اين دل گرفته است و ديگر بارانها هم بازش نمي كند

    از همه تنهایی ها

    از بی کسی ها

    از نابرابري ها

    از مشاهده نامردي ها

    دردها

    راهی که همه وجودت را در بند بودن خودش نگه داشته

    و تو

    به ماندن و نالیدن راضی نمی شوي..

    تو

    دستانت را به من بده

    ديگر از حديث دلتنگي لبريزم

    تو از شكوه دوري بي تاب

    باز هم ميمانم

    باز هم ميداني

    بگذار

    اتفاق خود در ما جاري باشد

    اين تنهايي

    تمناي وصال دارد...

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:تمنای وصال,ازاد,تنهایی,احساس,ناگهان,مشاهده,نامردی,دلتنگی,حدیث,لبریز,دانلود,
  • چشمه ای بر آمده از بلندای کوه غرور

    چراغ ها خاموشند
    و کوچه در تاریکی عمیقی فرورفته است.
    آرامش شب در همه جا حاکم است
    اما بر دل من نور می بارد.
    میبینم که چقدر این زندگی با همه کوچک بودنش و گذران بودنش در زیر نور زیباست.
    نور چه لطافتی به این لحظه ها داده است.
    چشمانم غرق در تبلور اشکهایی است که بی امان می بارند
    باران می بارد
    تا آنجا که چشمه ای از هجوم بی امانش به خروش آید.
    تا آنجا که رودی جاری شود.
    و نگاهم میگرید تا آنجا که جام وجودم سرشار از حضورتو شود
    و دل کوچکم به سوی تو روان گردد.
    من چو چشمه ای بر آمده از بلندای کوه غرور
    خروشان شده از بارش اشکها
    در آستانه دریای تو تسلیم بودن توام.
    حس حضور اشکها درلطافت احساس عشق توست.
    تو ای محبوب من .
    در پناه کدام ابری
    در پشت کدام اندوه
    که باهزاران بار باریدن این ابرها و گریستن این چشمها بازهم ترا نمیابم.
    تو نوید سبزبهاری.
    شکوه شکوفایی زمین مرده.
    امشب در قطره قطره این باران بوی تو را احساس میکنم.
    و در بارش نگاهم عطر حضورت را.
    من امشب لبریز از رهایی به زیر باران نشسته ام
    تا در هر قطره آن ن.ازش دستان ترا بر وجودم احساس کنم .
    تا بفهمم که آغ.ش گرم اخلاص و یک رنگی
    تنها پناه دل " انسانهای تنهایی" است
    که بودن ترا احساس می کنند.
    من امشب طراوت زیستنی دوباره را دارم. ..

    javahermarket

    زندگی زیباست اگر:

    سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو

    زندگی را در خود منعکس کن


    ذهن خود را به آلبوم خاطرات مرده تبدیل نکن

    همچون آیینه باش و لحظه لحظه زندگی کن


    آیینه هرگز عکسی را در خود نمی گذارد همواره خالی است

    عشق رایحه و روشنایی شناخت خویشتن و خود بودن است


    عشق لبریزی شور و مستی است...سهیم شدن خویشتن با دیگران است

    وقتی در میابی که از هستی جدا نیستی عشق تحقق میابد


    عشق رابطه نیست مرتبه ای از وجود است

    عشق به هیچ کس تکیه ندارد


    آدمی عاشق نمی شود بلکه عین عشق می شود

    البته وقتی عین عشق شد عاشق نیز هست


    عاشقی محصول عشق است نه منبع عشق

    اگر ندانی که کیستی عاشق نیز نخواهی بود


    اگر ندانی که کیستی عین ترس خواهی شد

    ترس نقطه ی مقابل عشق است ...نقطه مقابل عشق نفرت نیست


    نفرت عشق وارونه است

    در عشق آدمی بسط میابد در ترس آدمی منقبض میشود


    عشق درهای دل آدمی را میگشاید...ترس درهای دل آدمی را می بندد

    عشق اعتماد میکند و ترس شک می کند


    در ترس آدمی احساس تنهایی میکند و در عشق آدمی محو میشود

    در عشق مرزهای وجود آدمی میریزد



    و بدین سان درختان ...پرندگان... آب ها... ابرها

    ماه و خورشید و ستاره ها


    پاره ای از وجود آدمی میشوند

    عشق هنگامی تحقق می یابد که تو آسمان درون خویش را تجربه کرده باشی


    مراقبه کن - سکوت و آرامش ذهن

    غواص وجود خود شو و به عمق وجود خود برو


    وقتی پرندگان میخوانند خوب به آوازشان گوش بسپار

    وقتی به آستانه ی گلی می رسی با حیرت گرم تماشایش شو


    اجازه نده دانسته های کهنه و بیات حجاب نگاه تو شوند

    به چیزی برچسب نچسبان



    یاد بگیر سازی را بنوازی

    آدم ها را ببین و با آنها در آمیز


    هر انسانی آیینه ایست که خدا را به شیوه ی ویژه خود به تو نشان میدهد

    از آدم ها یاد بگیر... نترس


    هستی تو را به شیوه های گوناگون حمایت میکند
    هستی.انسان.ایینه.ادم.سکوت.ارامش.حجاب.خدا.اجازه.
    اعتماد کن


    اعتماد تو را از نیروی عشق سرشار میکند

    نیروی عشق همه هستی را متبرک میکند


    عشق به خودی خود کامل است

    نیازی نیست عشق کاملتر از آن چیزی شود که هست


    میل به کامل کردن عشق نتیجه ی فهم غلط از عشق است

    دایره دایره است ما دایره کامل تر و ناقص تر نداریم


    همه دایره ها کامل اند

    اگر کامل نیستند دایره نیستند


    کمال ذاتی عشق نیز هست



    تو نمی توانی کم تر یا بیشتر عشق بورزی

    تو یا عشق می ورزی یا عشق نمی ورزی

    javahermarket

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    ارزو

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا