یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

من كه از ياد نبردم و نخواهم برد اما....

من كه از ياد نبردم
و نخواهم برد
اما تو ميتواني
كه فراموش كني
آمدي و مرا به اوج رساندي
تو سبزو ساده ترين اتفاق بودي
و پلك هاي تبسم مرا صدا كردي
دستهاي غريبه ات به تارو پود خسته ام گلي داد
دستهايم را فشردي
گل را به امانش سپردي
خواستي عهدي باشد گرم براي روز هاي سردي كه مي آيند
اما سردي زمانه كافي نبود كه خودت را هم دريغ كردي؟
نه تو نميداني
كه من تا آخرين نفس
وفادار عهد توام
نه ازآن رو كه وابسته بمانم
گرچه تو دل به هزاران سرا داري و يادي نميكني
كه اينجا اگر راهي ميجويي اميني ست از دلي كه برايت روان شد
اما من گلبرگهاي مهرت را گرامي ميدارم
تو در حضور نفس گرم تابستان
پر از سخاوت سرخ يك ترانه بودي
تمام دفتر جانم را پر از خودت كردي
بهانه اي شدي و رفتي
من
به سايه روشن تقدير شدم تسليم
حال كجايي تا مرا رساني تا به اوج؟
دلم دوباره برايت بهانه ميگيرد
اگر دوباره نگويي
قصه از آغاز

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:نفس,تسلیم,تقدیر,روان,عهد,خسته,گل,صداقت,دلنوشته,تابستان,سایه,روشن,بهانه,اوج,سخاوت,
  • اموخته ام که

    آموخته ام که : به انسان ها مانند سکوی پرتاب نگاه نکنم.
    آموخته ام که : هرگاه که ترسیده ام ، شکست خورده ام.
    آموخته ام که : غرور انسان ها را هرگز نشکنم.
    آموخته ام که : انسان های بزرگ هم اشتباه می کنند.
    آموخته ام که : اگر مایلم پیام عشق را بشنوم ، خود نیز بایستی آن را ارسال کنم.
    آموخته ام که: تنها نیازی که مرا کامل می کند نیاز به خداست.
    آموخته ام که: در همه لحظات ودر هر شرایطی به خدا اطمینان داشته باشم.
    آموخته ام که: دوست خوب مانند الماس است.
    آموخته ام که: گاهی کوچک ترها بیشتر از بزرگترها می دانند.
    آموخته ام که: خدا همیشه همراه من است.
    ادامه در لینک زیر
    آموخته ام که: وقتی ناامید می شوم خداوند با تمام عظمتش ناراحت می شود وعاشقانه انتظار می کشد که به رحمت او بار دیگر امیدوار شوم.
    آموخته ام که: اگر راجع به چیزی نمی دانم با شهامت بگویم نمی دانم.
    آموخته ام که: قبل از رسیدن به هر هدفی باید ظرفیت وفرهنگ آن را در خود پرورش داد.
    آموخته ام که: اولین شرط رسیدن به هدف،علاقه است.
    آموخته ام که: انسان بزرگ در اندوه آنچه ندارد فرو نمی رود،بلکه از آن چه دارد لذت می برد.
    آموخته ام که: اگر نمی توانم ستاره باشم،لزومی ندارد ابر باشم.
    آموخته ام که: ایمان یعنی خواستن بدون انصراف و توکل بدون انقطاع.
    آموخته ام که: وظیفه سبب می شود تا کارها را به خوبی انجام دهم ،اما عشق کمک می کند تا آن را به زیبایی انجام دهم.
    آموخته ام که: آینده مکانی نیست که به آن جا میروم بلکه جایی ست که خود آن را به وجود می آوریم.
    آموخته ام که: همیشه آخرین کار من،بهترین کارم باشد،پس جا برای بهتر شدن همیشه باز است.
    آموخته ام که: زندگی فعلی من حاصل تمام انتخاب هایی است که داشته ام ولی این بدان معنی نیست که نمی توانم از خود تصویر جدیدی رسم کنم.
    آموخته ام که: هنگام مواجهه با کاری سخت،طوری عمل کنم که انگار شکست غیر ممکن است.
    آموخته ام که: همیشه باباور هایم زندگی کنم و انگیزه هایم را شعله ور نگاه دارم.
    آموخته ام که: هیچ کس در نظر ما کامل نیست تا زمانی که عاشق بشویم.
    آموخته ام که: زندگی دشوار است، اما من از او سخت ترم.
    آموخته ام که: فرصتها هیچ گاه از بین نمی روند، بلکه شخص دیگری فرصت از دست داده ما را تصاحب خواهد کرد.
    آموخته ام که: لبخند ارزانترین راهی است که می شود با آن، نگاه را وسعت داد.
    آموخته ام که: همه می خواهند روی قله کوه زندگی کنند، اما تمام شادی ها و پیشرفتها وقتی رخ می دهد که در حال بالا رفتن از کوه هستید.
    آموخته ام که: کوتاهترین زمانی که من مجبور به کار هستم، بیشترین کارها و وظایف را باید انجام دهم.
    آموخته ام که : زندگی را از طبیعت بیاموزم ، مثل ابر با کرامت باشم . چون بید متواضع باشم ، چون سرو ، راست قامت، مثل صنوبر ، صبور ، مثل بلوط مقاوم ،مثل خورشید با سخاوت و مثل رود ، روان.

    javahermarket

    حسین پناهی

    تکه ای از اشعار ( حسین پناهی )

    تازه داشتم میفهمیدم که فهم من چقدر کمه / اتم ، تو دنیای خودش حریف صدتا تا رستمه

    گفتی ببند چشماتو وقت رفتنه / انجیر میخواد دنیا بیاد ، آهن و فسفرش کمه

    چشمای من آهن زنجیر شدن / حلقه ای از حلقه زنجیر شدن . . .

    .

    .

    .

    زندگی مانند کودکی است که اگر میخواهید به خواب نرود

    همیشه او را سرگرم کنید . . .

    .

    .

    .

    ای بشر ، از چه گمان کردی که دنیا مال توست ؟

    ور نپنداری که هر ساعت ، عجل دنبال توست . . .

    .

    .

    .

    بر روی زمین چیزی بزرگتر از انسان نیست و در انسان چیزی بزرگتر از فکر او . . .

    .

    .

    .

    پروردگارا

    به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند ، گریه کنم برای کسانی

    که هیچگاه غم من را نخوردند ، لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم

    ننواخنتند و عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند . . .

    .

    .

    .

    اگه کسی به تو نگاه  کرد و قلبت لرزید عجله نکن

    چون ممکنه کاری با قلبت بکنه که چشمات بلرزن . . .

    .

    .

    .

    اس ام اس فلسفی

    هر بامداد آهویی از خواب بر میخیزد و میداند که از تند ترین شیر

    باید تندتر بدود ، وگرنه کشته خواهد شد

    هر بامداد شیری از خواب بر میخیزد و میداند ار تند ترین آهو

    باید تند تر بدود ، وگرنه از گرسنگی خواهد مرد

    فرقی ندارد آهو باشی  یا شیر ، آفتاب که برمیآید آماده دویدن باش . . .

    .

    .

    .

    سر بر گریبان فرو بر و از دل خویش بپرس ، آنچه را که میداند . . .

    .

    .

    .

    نشانه مهارت

    دانستن بیشترینها در مورد کوچکترین ها است

    .

    .

    .

    اگر افتادی مهم نیست ، به شرطی که موقع بلند شدن از زمین چیزی برداری . . .

    .

    .

    .

    انسان برای پیروزی آفریده شده ، او را میتوان نابود کرد ولی نمیتوان شکست داد . . .

    .

    .

    .

    آزمودم دل خود را به هزاران شیوه ، هیچ چیز به غیر از یاد خدا شادش نکرد . . .

    .

    .

    .

    سخاوت آن نیست که آنچه را که من بیش از تو به آن نیاز دارم به من ببخشی

    بلکه آن است که به من ببخشی آنچه را که بیش از من به آن نیاز داری . . .

     


    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 12 مهر 1391برچسب:زندگی,سخاوت,نیاز,بخشش,خدا,شیوه,گریبان,شیر,حسین پناهی,,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    من كه از ياد نبردم و نخواهم برد اما....

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا