یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

تنهایی ام...

وقتی خدا نمی وزد از آسمان من
کافر شده تمام زمین و زمان من
قهوه نریز_فال مرا بی سبب نگیر
شیطان نشسته است،ته استکان من
هذیان نگفته ام_نه ببین مست نیستم
بوی شراب میدهد آیا دهان من؟
نعشم میان کوچه ی تاریک شهر ماند
(عو)میکشد سگی که جوید استخوان من...
(عو)میکشد سگی که همین جا بزرگ شد
با خرده های ریخته از تکه نان من
من مانده ام به یاد تو یا اینکه مرده ام
آخر خدای قادر نامهربان من!!
در سجده توبه کردم و شعرم سپید شد!!
تنهایی ام
با این شعر
شروع نمیشود
با این شعر هم
به پایان
نمیرسد....
من
سالهاست که شاعرم!!!!!

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 20 آبان 1391برچسب:شعر,نامهربان,تنهایی,سجده,نان,سگ,دهان,مست,اسمان,زمان,دهان,سیب,
  • لحظه دیدار نزدیک است

    لحظه ی دیدار نزدیک است

    باز من دیوانه ام مستم

    باز می لرزد دلم دستم

    باز گویی در جهان دیگری هستم

    های!نخراشی به غفلت گونه ام را تیغ!

    های نپریشی صفای زلفکم را دست!

    و آبرویم را نریزی ،دل!

    ای نخورده مست

    لحظه ی دیدار نزدیک است

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:لحظه,دیدار,نزدیک,جهان,دیوانه,مست,دل,غفلت,
  • گل خوش رنگ و بوی من حسین است

    گل خوش رنگ و بوی من حسین است

    بهشت آرزوی من حسین است

    مزن دم پیش من از لاله رویان

    که یار لاله روی من حسین است

    من آن مداح مست سینه چاکم

    که ممدوح نکوی من حسین است

    همه در گفتگوی این و آنند

    ولیکن گفتگوی من حسین است

    سخن بی پرده می گویم زمستی

    می و جام و سبوی من حسین است

    چو مرغ حق که از حق میزند دم

    طنین های و هوی من حسین است

    از آن بر تربتش سایم جبین را

    که عز و آبروی من حسین است

    احد گوئی از آن باشد شعارم

    که پیر و نکته گوی من حسین است

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 29 مهر 1391برچسب:مرغ,حق,حسین,سبو,حق,طنین,سخن,بی پرده,لاله,مست,ارزو,بهشت,
  • من پاکباز عاشقم از عاشقان تو

    این عشق ماندنی

    این شعر بودنی

    این لحظه های با تو نشستن

    سرودنی است

    این لحظه های ناب

    در لحظه های بی خودی و مستی

    شعر بلند حافظ تو ستودنی ست

    این سر نه مست باده

    این سر که مست مست دو چشم سیاه توست

    اینک به خاک پای تو می سایم

    کاین سر به خاک پای تو با شوق سودنی ست

    تنها تو را ستودم

    آن سان ستودمت که بدانند مردمان

    محبوب من به سان خدایان ستودنی ست

    من پاکباز عاشقم از عاشقان تو

    با مرگم آزمای

    با مرگ اگر که شیوه تو آزمودنی است

    این تیره روزگار در پرده غبار دلم را فرو گرفت

    تنها به خنده

    یا به شکر خنده های تو

    گرد و غبار از دل تنگم ستودنی ست

    در روزگار هر که ندزدید مفت باخت

    من نیز می ربایم

    اما چه ؟

    بوسه بوسه از آن لب ربودنی ست

    تنها تویی که بود و نمودت یگانه بود

    غیر از تو هر که بود هر آنچه نمود نیست

    بگشای در به روی من و عهد عشق بند

    کاین عهد بستنی این در گشودنی ست

    این شعر خواندنی

    این شعر ماندنی

    این شور بودنی

    این لحظه های پرشور

    این لحظه های ناب

    این لحظه های با تو نشستن

    سرودنی ست

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:روزگار,شکر,خدا,تیره,مفت,مرگ,مست,شوق,خاک,حافظ,مست,شعر,ماندنی,سرودنی,مستی,باده,تنها,لحظه ناب,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    تنهایی ام...

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا