ما آمدنی به رنگ رفتن داريم یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

ما آمدنی به رنگ رفتن داريم


ما خلوت رخوت زده ی مردابيم
تصوير سراب تشنگی در آبيم

عالم کفنی به وسعت بی خبری است
ای خواب تو بيداری و ما در خوابيم





هستی نفس ساعت سرگردانيست
در ثانيه ها دلهره ی پنهانيست

تسبيح قيامت است در دست زمان
هر دانه ی آن جمجمه ی انسانيست



ما ريشه ی لحظه های بی بنياديم
ما خاک عبور نا کجا آباديم

ما فلسفه ی گذشتن از خويشتنيم
باديم و اسير هرچه بادا باديم



چون باد هوای کوی و برزن داريم
پيراهنی از عبور بر تن داريم

هر جاده قدم قدم تورا می گويد
ما آمدنی به رنگ رفتن داريم



ای کاش حديث کوچ باور می شد
ديواره ی هرقفس پر از در می شد

من مانده ام و خيال پروازی سبز
ای کاش شبی دلم کبوتر می شد



ما وقت نگاه را دمی دانستيم
از دانش چشم تر کمی دانستيم

گژتابی دست ها و بی مهری سنگ
ما آينه بوديم و نمی دانستيم



در حنجره ام شور صدا نيست رفيق
يک لحظه دلم ز غم جدا نيست رفيق

بگذار که قصه را به پايان ببرم
آخر غم من يکی دو تا نيست رفيق



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


narvan1285

نارون

narvan1285

http://narvan1285.loxblog.com

یک نفس تا خدا

ما آمدنی به رنگ رفتن داريم

یک نفس تا خدا

ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

یک نفس تا خدا