یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

تو نخواستی سيبو از من

حیف ازاون همه قدمها
که به پای ِ تو سپردم

تا رسیدم ته ِ کوچه
تو نگاهت ، کم آوردم

حالا دیگه خاطرت نیست
رنگ ِچشمای ِ خمارم
حیف اشکام که هنوزم
من از اون چشما می بارم
از ته ِدل توی ِ شبها
واسه تو آهی کشیدم

منو تا فرداکشوندی
اومدم، چیزی ندیدم

حیف ِ اون شب که پروندی
منو از یه خواب رنگی

حیف ِعشق نیمه کارم
که حالا با هاش می جنگی

حیفِ آهم که گرفتش
تو رو تو دستای زخمیش

حیف قلب ِبی پناهم
که نمی تونی بفهمیش

حیف ِچشمام ، حیفِ لبهام
حیف از اون تک تک ِحرفام

حیف که دستامو گرفتی
ولی باز تنهای تنهام

از درخت بالا که رفتم
حیف که می گفتی عجیبم

حیف پاهای برهنم
حیف از اون نخورده سیبم
تو نخواستی سیبو از من
تا نشیم آدم و حوّا

توبهشتمون بمونیم
نیارن مارو به دنیا

حیف دنیا که واسه ما
همه ی راها رو بسته

من هنوز خیره به سیبم
تو پریشونی و خسته
حیف آدم حیف حوّا
حیف از اون نخواسته دنیا

خواستی تو بهشت بمونیم
به جهنم اومدیم ما

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 20 آبان 1391برچسب:حیف,چشم,انتظار,پناه,عجیب,نیاز,فروشگاه اینترنتی,ادم,حوا,دنیا,جهنم,
  • سلام


    دردیست درد عشق که هیچش طبیب نیست

    گــر دردمــنــد عـشـق بـنـالـد غـریـب نـیـسـت

    دانــنــد عــاقــلــان کــه مــجــانــیــن عـشـق را

    پــروای قــول نــاصــح و پــنــد ادیــب نـیـسـت

    هـر کـو شـراب عـشـق نـخورده‌ست و درد درد

    آنــسـت کـز حـیـات جـهـانـش نـصـیـب نـیـسـت

    در مــشـک و عـود و عـنـبـر و امـثـال طـیـبـات

    خـوشـتـر ز بـوی دوسـت دگر هیچ طیب نیست

    صــیــد از کـمـنـد اگـر بـجـهـد بـوالـعـجـب بـود

    ور نـه چـو در کـمـنـد بـمـیـرد عـجـیـب نـیـست

    گـر دوسـت واقـفـسـت کـه بـر مـن چـه می‌رود

    بـاک از جـفـای دشـمـن و جـور رقـیـب نـیـست

    بـگـریـسـت چـشـم دشـمـن مـن بر حدیث من

    فـضـل از غـریـب هـست و وفا در قریب نیست

    از خــنــده گــل چــنــان بــه قــفـا اوفـتـاده بـاز

    کــو را خــبــر ز مــشـغـلـه عـنـدلـیـب نـیـسـت

    سـعـدی ز دسـت دوسـت شـکـایـت کـجا بری

    هـم صـبـر بـر حـبـیـب کـه صبر از حبیب نیست

    javahermarket

    او برای همیشه دیر کرده است

    پرسید که چرا دیر کرده است ؟

    نکند دل دیگری اورا اسیر کرده است؟

    خندیدم وگفت م :او فقط اسیر من است .

    تنها دقایقی چند تاخیر کرده است .

    گفتم :امروز هوا سرد بوده است شاید موعد قرار تغییر کرده است…

    خندید به سادگیم آینه و گفت :احساس پاک تورا زنجیر کرده است!

    گفتم :از عشق من چنین سخن مگوی .

    گفت : خوابی !سالها دیر کرده است…

    در ایینه به خود نگاه میکنم ....آه عشق او عجیب مرا پیر کرده است.

    راست گفت آیینه که منتظر نباش....

    او برای همیشه دیر کرده است.

    javahermarket

    صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    تو نخواستی سيبو از من

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا