زیبا از دکتر شریعتی
- وقتی که عشق فرمان میدهد محال سر تسلیم فرو می آورد.
۲-بشر یک بودن است و انسان یک شدن.
۳-جهان را ما نه آن چنان که واقعا هست میبینیم جهان را ما آنچنان که هستیم میبینیم
۴-خدایا عقیده مرا از دست عقده ام مصون بدار.
۵-در زندگی چنان باش که آنان که خدا را نمیشناسند تو را که می شناسند خدا را بشناسند
۶- خدایا خودخواهی را چنان در من بکش تا خودخواهی دیگران را احساس نکنم و از آن
در رنج نباشم
۷-در دورانی که همه به دنبال چشمان زیبا هستند تو به دنبال نگاه زیبا باش.
۸- ترجیح میدهم با کفش هایم در خیابان راه بروم و به خدا فکر کنم تا اینکه در مسجد
بنشینم و به کفش هایم فکر کنم
۹-من رقص زنان هندی را از نماز خواندن پدر و مادرم بیشتر دوست دارم زیرا آنها با عشق
میرقصند و پدر و مادرم به اجبار نماز میخوانند.
۱۰- زنی که زیبایی اندیشه پیدا کرده باشد زیبایی بدنش را نشان نمیدهد.
۱۱-عاقلانه ازدواج کن تا عاشقانه زندکی کنی
۱۲- حوادث انسانهای بزرگ را متعالی و انسانهای کوچک را متلاشی میکند.
۱۳- خدایا به من کمک کن تا هروقت خواستم درباره راه رفتن کسی قضاوت کنم کمی
با کفش های او راه بروم.
۱۴-توانا ترین مترجم کسی است که سکوت دیگران را ترجمه کند شاید سکوتی تلخ گویای
دوست داشتنی شیرین باشد.
۱۵-چه بسیارند کسانی که همیشه حرف میزنند بی آنکه چیزی بگویند و چه کم هستند
کسانی که حرف نمیزنند اما بسیار میگویند.
۱۶-انتظار امادگی است نه وادادگی.
۱۷-و چه شگفت است آشنایی در پس بیگانگی و خویشاوندی پنهان در نا آشنایی.
۱۸-هرکس آنچنان میمیرد که میخواهد.
۱۹-آنان که گستاخی آن را ندارند که شهادت را انتخاب کنند مرگ آنان را انتخاب خواهد کرد.
۲۰-از انسانها غمی به دل نگیر زیرا خود غمگین هستند! با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند
زیرا به خود وبه عشق و به حقیقت خود شک دارند. پس دوستشان بدار حتی اگر
دوستت نداشته باشند.
۲۱- در این مثنوی بزرگ طبیعت مصراعی ناتمامیم که وجودمان در پی یک بیت شدن است.
۲۲-فقر شب را بی غذا سر کردن نیست فقر روز را بی اندیشه سرکردن است.
۲۳-در نهان به آنانی دل می بندیم که دوستمان ندارند و در آشکارا از آنانی که دوستمان
دارند غافلیم شاید این است دلیل تنهایی ما.
۲۴-مهم نیست قفل ها دست کیست مهم این است که کلیدها دست خداست
۲۵-سرنوشت تو متنی است که اگر ندانی دستهای نویسندگان و اگر بدانی خود میتوانی
نوشت.
۲۶-هر کس مسیحی دارد که باید از غیب برسد بر او ظاهر گردد نیمه اش را در برگیرد و
تمام شود زندگی جستجوی نیمه ها است در پی نیمه ها
مگر نه وحدت غایت آفرینش است؟
پروانه مسیح شمع است و شمع تنها چشم انتظار اوست.