بر اين تکرار در تکرار پايانی نمی بينم یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

بر اين تکرار در تکرار پايانی نمی بينم


به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خويش جز گردی به دامانی نمی بينم

به غواصان بگو کافيست هرچه بي سبب گشتند
در اين دريای طوفان ديده مرجانی نمی بينم

چه بر ما رفته است؟ ای عمر! ای ياقوت بی قيمت!
که غير از مرگ گردنبند ارزانی نمی بينم

زمين از دلبران خالی ست يا من چشم و دل سيرم؟!
که می گردم ولی زلف پريشانی نمی بينم

خدايا عشق درمانی به غير از مرگ می خواهد
که من می ميرم از اين درد و درمانی نمی بينم...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:مرگ,عشق,درمان,ارزان,قیمت,پریشان,چشم,دل,سیر,خسته,یاقوت,عمر,طوفان,مرجان,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    بر اين تکرار در تکرار پايانی نمی بينم

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا