یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

می خواهم بمیـــــرم...

میخواهم بمیرم

نه اینکه قلبم از کار بایستد

و تنم سرد شود

و با خاک یکسان شوم

میخواهم بمیرم نه اینکه هیچ صدایی به گوشم نرسد

و هیچ خورشیدی بر من نتابد

و از دیدن ماه و ستارگان کور باشم

میخواهم به مرگی کاملاْ غیر عادی بمیرم

مرگی شبیه بخار شدن آب

روئیدن دانه

غروب خورشید

ابری شدن آسمان

میخواهم نیست شوم

تا در دنیایی دیگر ظاهر شوم

دنیایی که هنوز آنرا ننامیده ام

دنیایی که مزه آنرا کاملاْ نچشیده ام

دنیایی شبیه عالم خیال

که در آن همه چیز عادی باشد

جز وحشت از نیستی

جز درماندگی

جز تنهایی...................

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 22 مهر 1391برچسب:دنیا,تنهایی,وحشت,نیستی,عالم,خیال,ظاهر,مزه,عالم,خیال,اشمان,غروب,خورشید,مرگ,باران,شبیه,
  • تلخ تر از تلخ

    به سلامتي پسري که پولهاي مچاله شدشو روم گذاشت جلوي فروشنده و گفت:براي روز پدر يک کمربند مي خوام..
    فروشنده:چه جنسي باشه؟
    پسر کوچولو:
    فرقي نميکنه فقط دردش کم باشه...
    مرد : سرت رو بالا بگیر از چی‌ خجالت میکشی؟خجالت را باید کسانی‌ بکشند که نان را از سفره تو دزدیده‌اند و حساب بانکی شان را در کشورهای دیگر پر کردند.
    خجالت را باید کسانی‌ بکشندکه هر لحظه فریاد عدالت عدالت سر می دهندو غیر از ریا چیزی برای زندگی ندارند! تمام چسب زخم هایت را هم که بخرم باز نه زخمهای من خوب میشود
    نه زخمهای تو ... ! ! !
    کودکی به پدرش گفت: «پدر دیروز سر چهارراه حاجی فیروز دیدم.
    بیچاره! چه اداهایی از خودش در می آورد تا مردم به او پول بدهند،ولی پدر،من خیلی از او خوشم آمد،نه به خاطراینکه ادا در می آورد و می رقصید،به خاطر اینکه چشم هایش خیلی شبیه تو بود ...»
    از فردا،مردم حاجی فیروز را با عینک دودی سر چارراه می دیدند ... خداوندا .....قیامتت را بر پا کن!!!تو اگر خسته نشده ای ، ما عجیب خسته ایم .. کاش به جای حجاب حیا اجباری بود شرف اجباری بودراستی و درستی اجباری بود کاش داشتن معرفت و وجدان اجباری بود انسان هم ميتواند دايره باشد و هم خط راست. انتخاب با خودتان هست : تا ابد دور خودتان بچرخيد يا تا بينهايت ادامه بدهيد.

    javahermarket

    نه ...همین که هستی کافی نیست!

    نمی دانی این فقط بودنهایت چقدر آزارم می دهد!

    گویی که معلق در میان ِ نبودن های کابوس وارت ایستاده ام.

    من تو را لبریز از خودت می خواهم…

    با تمام نفس بریده گی هایت وقتی که سنگینی نام ِ مرا صدا می زنی

    وقتی که هجوم ِ نگاه غریبانه ات،

    قلعه ی قلب ِ سنگی ام را بی هیچ مقاومتی تسخیر می کند.

    نه! همین که هستی کافی نیست!

    من تو را شبیه خودت می خواهم…

    شبیه لحظه هایی که دلبرانه آغاگر ِ دلواژه های شبانه ام می شوی

    همین که فقط هستی ... کافی نیست

     

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 7 مهر 1391برچسب:همین,تنها,دلبرانه,هستی,شبیه,شبانه,دلوازه,ازار,سنگینی,مقاومت,تسخیر,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    می خواهم بمیـــــرم...

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا