غسل تعميد
تشنه یک حرف توام
كه آهنگ کلامت برایم سرود مقدسی است
که مرا تا معراج بودن خویش میبرد.
تشنه يك بوسه ام از تو
كه مرا غسل تعميد ميدهد.
برای لحظه ای به خود آ ......
مسیر را برگرد و مرا ببین...
صدایم کن...
در چشمانم بنگر ..
و ببین که جز تو در آن تصویری نیست.
چشمه ايست زلال سرازیر شده از صحرای دل
براي تو
که تصویر حقیقی ات را در زلالیت پاک نگاهش میتوانی ببینی.
در تسلای آرامش کلامش صدای خودت را ميتواني بشنوي
و در بطن زندگی اش عشق را ميتواني بچشي.
بنگر...
بشنو...
مرا دریاب...
كه
براي تو به راهت نشسته است...