یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

چراهمه حرفهایم را در سکوت جاري میسازم

و تو ای عشق
تو مخاطب اين روزهاي من
میدانی که چرا من درتبلور اشکهایم خیره می شوم.
چرا خود را در بطن تاریکی پنهان میکنم.
چراهمه حرفهایم را در سکوت جاري میسازم.
تو میدانی که چرا هماره بر راههای سفید برفی قدم بر میدارم.
و تو میدانی که من
همه چیزم را
در تبلور آشنای نگاهت دادم
تا اندکی در میان اینهمه سیاهی به پرواز پرندگانی که در آسمان جانت جشن میگیرند
بنگرم.
من همه را تنها به خاطر آرامش چشمان تو میخواهم.
طاقت دیدن داغ اشک را در چشمانت ندارم.
طاقت شنیدن ناله هایت را در شبهای تار.
طاقت دردهايت را ندارم.
مرا ببخش که چنین خالی برایت ماندم.
خالی از همه آنچه بدان نيازمندي..
تنها خودیم که در مقابل دریای عمیق وجود تو نیازمند پر شدن است.
پس مرا دریاب
تا چوساحلی
به دریای وجودت بوسه زنم.
ای عشق من .

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:دلنوشته,عشق,بوسه,عمیق,نیازمند,تنها,بنگر,اشک,پرنده,تبلور,سکوت,تاریکی,پنهان,,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    چراهمه حرفهایم را در سکوت جاري میسازم

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا