مـیخـواهـی چـه کـار؟
دوستت دارم پریشان،
شانه میخواهی چه کار؟
دام بگذاری اسیرم،دانه
مـیخـواهـی چـه کـار؟
✧تا ابد دور تو میگردم، بسوزان عشق کن
ای که شاعر سوختی، پروانه
مـیخـواهـی چـه کـار؟
✧مُردم از بس شهر را گشتم یکی عاقل نبود
راستی،تو این همه دیوانه...
مـیخـواهـی چـه کـار؟
✧مثل من آواره شو از چاردیواری درآ!
در دل من قصر داری، خانه
مـیخـواهـی چـه کـار؟
✧خُرد کن آیینه را در شعر من خود را ببین
شرح این زیبایی از بیگانه...
مـیخـواهـی چـه کـار؟
✧شرم را بگذار و یک آغوش در من گریه کن
گریه کن، پس شانهی مردانه...
مـیخـواهـی چـه کـار؟