کاش گاهـــی مـــرد بـــودم!
من یک زنم اما ...
کاش گاهی مـــرد بـــودم
می شد تنهاییـــم را....به خیابان بیـــاورم،
سیـــگاری دود کنم و نگران نـــگاه های مـــردم نباشـــم،
...
کاش گاهـــی مـــرد بـــودم،
می شـــد شـــادی ام را....به کوچه ها بریزم....
با صدای بلند بخنـــدم،
و هیچ ماشینـــی.....برای ســـوار کردنـــم....ترمز نکنـــد...
کاش گاهی مرد بودم...
مرد بودم در شهری که زنانگی یعنی،
خفقان ...!
یعنی اسارت رفتار و حضور ...!
دلم مُرد از زنانگی ...
کاش گاهی مَرد بودم...