بیدار باش..... یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

بیدار باش.....

بیدار باش...
بس است
چقدر میخوابی.
دیگر خسته نشده ای...
بس است....دیگر بس است...
من در بیداری عاشقت شدم تو هنوز خوابی..
من در بیداری تو را شریک خود کردم.تو هنوز خوابی..
بیدار باش...
بیدار شو..
کم کم دارد چشم هایم کم سو میشود از انتظار نشستن و تو را ندیدن...
تو مانند سرابی که همیشه خیالی ست در پشت یک واقعیت محال...
من دیگر خسته شدم از این بیداری و انتظار کشیدن
میخوابم برای همیشه..
تو بیدار میشوی و حسرت یک لحظه بیداری من را میکشی...
حسرت یک لحظه بیدار بودن با هم را...
اما افسوس که دیگر دیر شده....
من میخوابم...
تو بیدار باش...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:بیدار,خیال,انتظار,هنوز,خسته,حسرت,افسوس,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    بیدار باش.....

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا