گل ......... یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

گل .........

روزی به دنبال گلی راهی شدم از این کویر

آن گل نگو خار کویر بود و منم یارش شدم

از غم دل همراهش شدم

آن تیغ اول را که زد بر چشم من

گفتم که سهل باشد برای عشق من

چون تیغ دوم را بزد بر چشم من

گفتم کز او خرده مگیر که گل با خارش گل است

تیغ آخر را که زد بر قلب من

گفتم که ای معشوق من ،

این جوانمردی نبود در حق من

گفتم چرا زین گونه بر قلبم زدی

گفتا اگر عاشق شدی

زخم دلم خواهی خوری

این را که گفت آن گل به من

دیدم که بر قلبم نهاد از جانب خود گل به من



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:خارش گل,عشق,چشم,جوانمرد,حق,قلب,سهل,همراه,غم,کویر,همراه,,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    گل .........

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا