صداي حزين تار یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

صداي حزين تار

در بزم شبانه كنار آتشي افروخته
بعد خنده ها و حرفها
بعد نوشيدنها
بعد دوره خاطره ها
گذر ثانيه ها
آواز جاري ميشود
با صداي حزين تار
آسمان مهتابيست
گوشه شب کشيده شده تا انتهاي باغ
گوش ميدهم
گوش ميدهم
و دانه دانه اشكهايم را فرو ميخورم
دلم اين روزها خيلي گرفته است
نميدانم چرا..
چه مي خواهي بگويي عزيز من
بي تابي نكن
در بيكران بغضهايم
تا آنجا كه حريمش هيچگاه به خلوتي كشانده نشد
كنار دلتنگي هاي مردي نشسته ام
كه به سكوت رفته است
با من حرفي نيمزند
من محكم تر پتو را به دور خود ميكشانم
انتظار سخت شده است
نميدانم شراره هاي آتش امشب چه حرفي دارد؟
نميدانم فردا چه اتفاقي به راه است؟
نميدانم جز آنكه من عاشق تر ميمانم
پدر نگرانتر
نگران سكوتهاي عميق رهايش
جاي مادرم خاليست
ناگهان قلبم تير ميكشد
..
جاي تو هم خاليست
راستي يادت كه هست
گفتي هيچگاه سراي تو رفتن ندارد
آشيانه ام را ساخته ام
مبادا طوفان گذشته ات
دردهاي كنونت
ويرانش كند
من از خشم تو ميترسم...



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 23 مهر 1391برچسب:دلتنگی,طوفان,اشیانه,طوفان,سکوت,دلنوشته,دلنوشته زیبا,ناگهان,قلب,ویران,بیکران,بغض,,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    صداي حزين تار

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا