از عشق مکن شکوه یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

از عشق مکن شکوه


از عشق مکن شکوه که جای گله ای نیست

بگذار بسوزد دل من مسئله ای نیست


من سوخته ام در تب ، آنقدر که امروز
بین من و خورشید دگر فاصله ای نیست


غمدیده ترین عابر این خاک منم من
جز بارش خون چشم مرا مشغله ای نیست


در خانه ام آواز سکوت است ، خدایا
مانند کویری که در آن قافله ای نیست


می خواستم از درد بگوییم ولی افسوس
در دسترس هیچکسی حوصله ای نیست


شرمنده ام از روی شما بد غزلی شد
هرچند از این ذهن پریشان گله ای نیست



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 18 مهر 1391برچسب:از عشق مکن شکوه,شرمنده,حوصله,افسوس,خاک,غمدیده,قافله,عابر,مسئله,شکوه,عشق,پریشان,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    از عشق مکن شکوه

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا