یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

هرروز قاشق قاشق در دهانم ميگذارد

سراسر زخمه هاييست كه
زندگي
هرروز قاشق قاشق در دهانم ميگذارد و بس..
حس غريبي ميگذارد
نميدانم چرا..
نه مثل كودكيم كه با گرفتن اسباب بازي
آرام شود
نه مثل بزرگسالي كه با تحسين و آري شاد..
كه دستهاي پنهان در پشت دادن
نياز دل گرفته ام شده است
حال هربار به بهانه ي هم آغوشي با من
جز گريه ممتد چيزي نميماند
تقصير تو نيست
كه روزها دارد بي ما ميگذرد
كه حواسش نيست
كه ديگر معيار پيري و فرسودگي گذر سن نيست
كه پرنده ها ي خانه مان هم
يكي يكي
كوچ ميكنند
باز هم
اما
به رشته در مي اورم
مهرت را
مهرم را
خنده هايم را
و بودنت را...

javahermarket

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


narvan1285

نارون

narvan1285

http://narvan1285.loxblog.com

یک نفس تا خدا

هرروز قاشق قاشق در دهانم ميگذارد

یک نفس تا خدا

ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

یک نفس تا خدا