گفتم : بابا آخه نیگاه کن ، حرف هم میزنه !
گفتم : ببین دست و پا داره!
گفت : آره میبینم ، ولی ادم نیست ...
گفتم : ببین حرکت هم میکنه و راه هم میره ها،
گفت : آره ... با اینحال ولی آدم نیست ...
گفتم ببین یک سر و دو گوش هم داره،
گفت : آره مشخصه ولی بهت دارم میگم آدم نیست
گفتم : بابا آخه نیگاه کن ، حرف هم میزنه !
گفت : حتی اگه بتونه برقصه و آواز بخونه ، از دیوار بره بالا ، بتونه سیب زمینی خلال کنه و آشپزی کنه ، باز هم من میگم آدم نیست ...
راست میگفت : دوره ؛ دوره ی رباتها و آدم آهنی ها بود ، حیف دیر متوجه شدم