یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

جوک جدید و باحال

* رفتم عابربانک، یارو داره جون میکنه با دستگاه کلنجار میره بعد ده دقیقه برمی گرده میگه شما هم کار داری؟ پ ن پ پیک موتوری ام وایسادم نامه اداری تونو تایپ کنین ببرم.
.................

*رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟ میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!
....................
*امروز هوا خیلی سرد بود، رفتم چسبیدم به شوفاژ کلاس، یکی از رفیق هام اومده میگه: شوفاژ روشنه؟ جواب دادم: پ ن پ خاموشه، دارم خورم رو بهش می مالم تا گرم بشه یه وقت خدایی نکرده شما سرما نخورید!
.......................


*داریم راه می ریم با دوستام، پام پیچ خورد، خوردم زمین میگه کمک می خوای؟ میگم پ ن پ شماها خودتون رو نجات بدین من اینجا می مونم مقاومت می کنم.

.

.

.

*میگم مکانیک سیالات ۹ شدم، میگه: یعنی افتادی؟ میگم پ ن پ استاد گفت دست و بالم تنگه این ۹ رو بگیر حالا بقیش رو هم سر ماه میدم!

.

.

.

*رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناری های نر و مادتون کدومان؟ میگه می خوای بخری؟ پ ن پ، مامور منکراتم اومدم ببینم قفس شون یه وقت مختلط نباشه!

.

.

.

*وسط خیابون ماشین محکم زده بهم، پخش شدم رو زمین، میگه تصادف کردی؟ پ ن پ، تو محوطه جریمه خودم رو انداختم زمین از داور پنالتی بگیرم! میگه زنگ بزنم اورژانس؟ پ ن پ زنگ بزن برنامه نود فردوسی پور ببین پنالتی بود یا نه.

.

.

.

*رفتیم غار علیصدر. به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه! پ ن پ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکوت دارن فعلا.

.

.

.

*هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم. آمپول ها رو دادم به پرستاره. میگه آمپول بزنم؟ پ ن پ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:جوک,سرگرمی,خنده دار,باحال,جدید,پ ن پ,تبلیغ,اصفهانی,ترکی,رشتی,شاد,,
  • جوک

    تو تاکسی تنها نشستم می خوام کرایه حساب کنم طرف میگه ۱ نفر؟ میگم پ ن پ ۲ نفر حساب کن خورزوخان هم هست!

    .

    .

    .

    *یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید. تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره؟ پ ن پ آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع می شه!

    .

    .

    .

    *تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟ پ ن پ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم!

    .

    .

    .

    *مامانم سفره پهن کرده بود، بهش گفتم می خوای شام بیاری؟ گفت: پ ن پ میخوام گلای سفره رو آب بدم!

    .

    .

    .

    *رفتم داروخونه کرم ترک پا بگیرم میگه واسه پا میخواین؟ پ ن پ میخوام در جهت ازبین بردن ترک های کویر لوت گامی برداشته باشم!

    .

    .

    .

    *تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پ ن پ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!

    .

    .

    .

    *در پارکینگ رو باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پ ن پ در رو باز کردم هوای کوچه عوض شه…

    .

    .

    .

    *داشتم تلویزیون می دیدم. بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعد به من میگه داشتی می دیدی؟! گفتم پ ن پ داشتم گرمش می کردم تا شما بیای ببینی!

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:جوک,سرگرمی,خنده دار,باحال,جدید,پ ن پ,تبلیغ,اصفهانی,ترکی,رشتی,
  • جوک

    رفتم دندون پزشکی میگم میخوام جرم گیری کنم، میگه دندوناتون؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ سرویش بهداشتی تونو!

    .

    .

    .

    دوستم می گه ماشینتو تو روزنامه تبلیغ کردی می خوای بفروشیش؟ پـَـــ نــه پـَـــ معدلش ۲۰ شده می خوام ازش قدردانی کنم

    .

    .

    .

    دوستم اومده خونمون میگه خونه خودتونه؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ خونه خودمون دوتا کوچه پایین تره دایورتش کردم اینجا!!!

    .

    .

    .

    رفتیم موزه حیوانات میگه یعنی اینا خشک شدن؟میگم: پـَـــ نــه پـَـــ ژست گرفتن ،بعد ساعت کاری موزه میرن جنگل پیش خانواده هاشون!!!!

    .

    .

    .

    رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!! پـَـــ نــه پـَـــ سه راه آذری، دربست

    .

    .

    .

    مچ دستم شکسته بود دوستم گفت:شکسته گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ در رفته الانم تحت تعقیبه

    .

    .با گل رفتم بیمارستان نگهبان میگه : گل برای مریضتون آوردین؟> گفتم : پـَـــ نــه پـَـــ اومدم خواستگاری تو با این سیبیلات


    .

    دارم رو ساندویچم سس میریزم . دوستم میگه سسه ؟ میگم : پـَـــ نــه پـَـــ خمیر دندونه . گفتم اینجوری که استفاده کنم هم تو وقت صرفه جویی میشه هم تو انرژی
    .

    .

    .

    کمرم درد میکنه یه پارچه بستم بهش . داداشم میگه : کمرت درد میکنه ؟ پـَـــ نــه پـَـــ میخوام ادای داداش کایکوورو دربیارم

    .

    .

    .

    نصف شب با جیغ از خواب پریدم. به داداشم میگم کابوس دیدم!خواب جن دیدم! می گه:آخیییی تو خواب ترسیدی؟ گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ جنــه ترسید بیدار شدم واسش آب قند درست کنم..!!

    .

    .

    .

    یارو رو دارن میبرن بالای دار میگم گناهکاری ؟ میگه پ ن پ من جان کوچولوام الانم منتظر رابینهودم تا بیاد نجاتم بده

    .

    .

    .

    رفتم کفش فروشی میگم این چرم اصله میگه پـَـــ نــه پـَـــ لواشک صنعتیه!

    .

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:جوک,سرگرمی,خنده دار,باحال,جدید,پ ن پ,تبلیغ,اصفهانی,ترکی,رشتی,
  • سرگرمی

    هر کاری میکنم آیفونم به اینترنت وصل نمیشه ؛ دکمه شو که میزنم در خونه باز میشه . . .
    .
    .
    لذتی که توی باز و بسته کردن درِ باتریِ کنترل تلویزیون موقعِ تماشای تلویزیون هست توی تماشای خود تلویزیون نیست !
    .
    .
    حالا همه چی گرونه ها ولی من نمیدونم چرا همین که گوجه گرون میشه همه صداشون در میاد !
    .
    .
    از بچگی آرزوم این بوده که چشم چپ واکاشی زوما رو ببینم !!! بیست و چندمین بهار عمرم هم گذشت و من هنوز آرزو به دلم . . .
    .
    .
    “هرگز نخواستم که تو رو با کسی قسمت بکنم”
    شاعر در اینجا به پهنای باند اشاره داشته است به زعم من !

    .
    .
    شما ژانر اینایی رو تصور کنید که تازه با هم ازدواج کردن و توی مهمونی جلو فک و فامیل تو یه بشقاب غذا میخورن …
    اه اه اه اه اه
    همه با هم هووووووووووووووووووق !!!............................................................................................................................................یعنی اونایی که به بالا رفتن نمره شون بعد از اعتراض نمرات امید دارن همونایی هستن که نصف شب بالا پشت بوم دنبال آرم پپسی میگشتن …
    .
    .
    یه بچه هم نداریم وقتی میریم مهمونی شیطونی کنه ما هم بزنیم زیر گوشش بشینه زار زار گریه کنه ، بعد خانمم بیاد از بچه دفاع کنه یکی هم بزنیم زیر گوش اون که دیگه تو مسائل پدر و فرزندی دخالت نکنه …
    .
    .
    تنها فایده ای که گرفتن مدرک مهندسی واسه آدم داره اینه که تو فوتبال با دوستا ، همه داد میزنن : مهندس پاس !
    .
    .
    بچه که بودم تو خونه فوتبال بازی میکردم ؛ برای اینکه حس فوتبال و بازی استادیومی بهم منتقل بشه و آرمانهای ورزش حفظ بشه رو فرش تف میکردم !
    دیشب.
    .
    بعضی از درخت ها واقعن بی شعورن … خیلی … چشمشون کوره …
    امروز صبح یک درخت بی شعور کور زده بود به ماشین یه دختره …
    درخت بی ادب …..........................................................................................
    .
    .
    اون تبلیغ بستنی میهن بود که گوساله میگفت شیر نمی خوام، بستنی هاش خوشمزه تره …
    هیچ فکر کردید اون گاو مادر چه ضربه روحی سنگینی خورد از این حرف ؟
    فکر کن یک عمر با خون دل بچه بزرگ کنی که پیر شدی عصای دستت بشه، بعد یک روز برگرده بهت بگه شیرت رو نمیخوام، بستنیهاش خوشمزه تره …
    .
    .
    ینی بعضیا گواهینامشون فقط به درد رانندگی با ماشین لباسشویی میخوره …
    .
    .
    به اون عزیزمون میگن : برج میلاد بلند تره یا برج آزادی ؟
    میگه برج آزادی !
    میگن چرا ؟ میگه چون پاهاش بازه، اگه پاهاشو ببنده بلندتر میشه !
    .
    .
    هروقت ساعت سه-چهار صب خوابیدم صبش عین آدم بیدار شدم …
    اما اگه دوازده-یک بخوابم باید با بیل بیدارم کرد …
    خدایا درخواست ری استور فکتوری داریم …
    .
    .
    خیلی دوست دارم یکی بهم بگه “قدر این روزاتونو بدونید” بعد بزنم پس گردنش و بگم دقیقا کدوم روزا ؟
    نشون بده با دست !
    .
    .
    دیشب نشسته بودم تو تاکسی رادیو خاموش بود، یه دختره سوار شد چهارراه بعدیش پیاده شد، یه پیرمرده هم سوار شد دو تا چهارراه اونورتر پیاده شد …
    هیچی دیگه اتفاق خاصی نیفتاد، منم پیاده شدم رفتم خونمون …
    .

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: دو شنبه 18 مهر 1391برچسب:تبلیغ,گواهینامه,برج میلاد,لباسشویی,بچه,تصور,گوساله,لذت,جوک,سرگرمی,طنز,مهندس,فوتبال,,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    جوک جدید و باحال

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا