عاشق خویش فراموش مکن یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

عاشق خویش فراموش مکن

عاشقی محنت بسیار کشید
تا لب دجله به معشوقه رسید
نشده از گل رویش سیراب
که فلک دسته گلی داد باب
نازنین چشم بشط دوخته بود
فارغ از عاشق دل سوخته بود
گفت وه وه چه گل رعنا ئیست
لایق دست چو من زیبائیست
زین سخن عاشق معشوقه پرست
جست در آب چو ماهی از شست
خوانده بود این مثل آنمایهء ناز
که نکویی کن و در آب انداز
باری آن عاشق بیچاره چو بط
دل بدریا زد و افتاد بشط
دید آبیست فراوان ودرست
بنشاط آمد ودست از جان شست
دست وپایی زد و گل را بربود
سوی دلدارش پر تاب نمود
گفت کای آفت جان سنبل تو
ما که رفتیم بگیر این گل تو
بکنش زیب سر ای دلبر من
یاد آبی که گذشت از سر من
جز برای دل من بوش مکن
عاشق خویش فراموش مکن
خود ندانست مگر عاشق ما
که ز خوبان نتوان جست وفا
عاشقان را همه گر آب برد
خوبرویان همه را خواب برد



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: چهار شنبه 26 مهر 1391برچسب:عاشق,بساط,دلنوشته,عاشقانه,بیچاره,فراوان,دلدار,دلبر,فراموش,خوبرو,فلک,نازنین,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    عاشق خویش فراموش مکن

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا