داستان یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

داستان

روزي مردي داخل چاهي افتاد و بسيار دردش آمد

يک روحاني او را ديد و گفت :حتما گناهي انجام داده اي

يک دانشمند عمق چاه و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت

يک روزنامه نگار در مورد دردهايش با او مصاحبه کرد

يک يوگيست به او گفت : اين چاله و همچنين دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعيت وجود ندارند

يک پزشک براي او دو قرص آسپرين پايين انداخت

يک پرستار کنار چاه ايستاد و با او گريه کرد

يک روانشناس او را تحريک کرد تا دلايلي را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاه کرده بودند پيدا کند

يک تقويت کننده فکر او را نصيحت کرد که : خواستن توانستن است

يک فرد خوشبين به او گفت : ممکن بود يکي از پاهات رو بشکني

سپس فرد بيسوادي گذشت و دست او را گرفت و او را از چاه بيرون آورد

        



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


narvan1285

نارون

narvan1285

http://narvan1285.loxblog.com

یک نفس تا خدا

داستان

یک نفس تا خدا

ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

یک نفس تا خدا