ارزو های بی پایان یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

ارزو های بی پایان

تو می رفتی و من می ماندم و یک عمر شبگردی

من و در بیش رویم سایه های شوم نامردی

تو میرفتی و دامان زلالت می وزید از دور

و من فریاد میکردم که شاید باز گردی

تمام ردبایت را دیدم کوچه در کوچه

ولی بی اعتنا رفتی چه بد آری چه بد کردی

ولی هر جا که باشم با منی ای خوب میدانم

حضورت حسه آرامیست بشت این همه سردی

شبی می آیی و خاکسترمرا لمس خواهی کرد

ولی ایمان به این دارم که روزی باز میگردی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: جمعه 20 مرداد 1391برچسب:ارزو,بی اعتنا,سایه,لمس,التماس,مسبی,فروشگاه اینترنتی,ایران مارکت,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    ارزو های بی پایان

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا