داستان چرچیل و راننده تاكسي یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

داستان چرچیل و راننده تاكسي

چرچیل (نخست وزیر سابق انگلیس) روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر BBC برای مصاحبه می‌رفت. هنگامی که به آن جا رسید به راننده گفت: آقا لطفاً نیم ساعت صبر کنید تا من برگردم.

راننده گفت: نه آقا! من می خواهم سریعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچیل را از رادیو گوش دهم.

چرچیل از علاقه‌ی این فرد به خودش خوشحال شد و یک اسکناس ده پوندی به او داد.

راننده با دیدن اسکناس گفت: چرچیل! کیه ولش کن اگر بخواهید، تا فردا هم اینجا منتظر می‌مانم.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: پنج شنبه 13 مهر 1391برچسب:چرچیل,راننده,نخست وزیر انگلیس,تاکسی,بی بی سی,مصاحبه,اسکناس,

  • narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.com

    یک نفس تا خدا

    داستان چرچیل و راننده تاكسي

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا