عاشق.... یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

عاشق....

توی رویا در خواب ، در کنار مرداب

عاشقی بنشسته ، بی قرار و بی تاب



گوشه ی لبهایش ، گاهی یک لبخند است

اثر یک رویا ، خاطره چون قند است



گاهی اما چشمش ، خیس و تر می گردد

چشم را می بندد ، آری بر می گردد!



دست خود را بر آب ، می زند با یک یاد

مشت خود را بر خاک ، می زند با فریاد:



آه ؛ او ترکم کرد ، او مرا تنها کرد

او مرا در پاییز ، ترک و بی رویا کرد



کاش او بر گردد ، قلبم از درد شکست

بر دلم چون عشقش ، غمی از عشق نشست



آسمان می غرد ، اشک خود می بارد

عاشق اما تنها ، بی نفس می نالد:



کاش او بر گردد

کاش او بر گردد. . .



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


narvan1285

نارون

narvan1285

http://narvan1285.loxblog.com

یک نفس تا خدا

عاشق....

یک نفس تا خدا

ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

یک نفس تا خدا